نجمه 02
و از جمله آيه کل نفس ذائقه الموت است چنانکه در دمعه الساکبه از تفسير کنزالدقايق از زراره روايت نموده که بحضرت باقر عرضه داشتم که خداوند ميفرمايد هر نفسي چشنده است مردن را و کسيکه کشته شده موت را نچشيده پس فرمود چاره نيست از اينکه آن مقتول بايد رجوع بدنيا نمايد تا آنکه مرگ را بچشد و از جمله آيه و ان من اهل الکتاب الاليومنن به قبل موته در کشاف گفته است که اين هر دو ضمير راجع بحضرت عيسي است يعني نيست احدي از اهل کتاب از يهود و نصاري مگر آنکه البته ايمان مياورند بعيسي پيش از آنکه بميرد در تفسير علي بن
[ صفحه 149]
ابراهيم از شهر بن حوشب روايه نموده که گفت حجاج بمن گفت اي شهر آيه از قران است که فهم آن مرا عاجز نموده گفتم ايها الامير آندکام آيه است گفت آيه و آن من اهل الکتاب الايه قسم بخدا که من مرور مينمايم بيهودي و نصراني پس ميزنم گردن آن را و بطرف چشم خود بان نگاه ميکنم پس نميبينم او را که زبانش حرکت کند تا آنکه سردو خنک ميشود بواسطه رفتن روح از بدنش پس اينچگونه ايمان آوردن قبل از موت است پس من گفتم اصلح الله الامير تاويل اين آيه نه چنين است که شما تاويل نموده ايد حجاج گفت پس چگونه است تاويل آن گفتم تاويلش آنست که عيسي از آسمان نازل ميشود پيش از روزقيامه بسوي دنيا پس باقي نميماند اهل مله يهود و نه غير آن مگر آنکه ايمان مياورد پيش از مردن او و نماز ميگذارد در عقب سر مهدي حجاج گفت ويحک اين تاويل را از کجا ميگوئي و از چه کسي نقل مينمائي گفتم باين تاويل حديث کرد مرا محمد بن علي بن حسين بن علي بن ابيطالب عليهم السلام حجاج گفت قسم بخدا که اين تاويل آورده از چشمه صافيه علم و دانش و ازجمله آيه و من قوم موسي امه يهدون بالحق و به يعدلون در تفسير مجمع آورده که اختلاف شده است که اين امتي که هدايه يافته بحق شده اند از قوم موسي کيانند و در اين خصوص چند قولست اول آنکه ايشان قومي از وراء چين اندو ميان ايشان و چين وادي بسيار گرمي است از ريگ که از آن نتوان عبور نمودو اين مروي از حضرت ابيجعفر است تا آنکه گفته و گفته شده است که جبرئيل در ليله معراج برد حضرت ختمي مرتبت را بسوي ايشان پس آن سرور قرائه فرمود برايشان ده سوره از قرآن را که در مکه نازل شده اند پس آنان بانحضرت گرويده و تصديق نمودند نبوتش را و آن بزرگوار امر فرمود ايشان را که در مکان خود باشند و ترک نمايند رسوم شنبه را و امر فرمود ايشان را بنماز و زکوه و در آنوقت غير از اين دو فريضه بر حضرتش نازل نشده بود پس آنها نيز عمل بايند و فريضه نمودند واصحاب ما روايت نموده اند که آنان خروج مينمايند با قائم ال محمد و شيخ مفيد در ارشاد از مفضل بن عمر و او از حضرت صادق روايت نموده که فرمود خارج ميشود با حضرت قائم از پشت کوفه بيست و هفت نفر که پانزده نفر ايشان از قوم موسي است که کانوا يهدون بالحق و به يعدلون و هفت نفر اصحاب کهف و يوشع بن نون و سلمان و ابو دجانه انصاري و مقداد بن اسود و مالک اشتر پس ميباشند در پيش روي آن بزرگوار در حالتيکه انصار و حکامنداز جانب آن سرور و از جمله آيه ان الله اشتري من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه الايه است العابدون الايه فرمود چنين قرائت مکن بلکه قرائت نما التائبين العابدين الايه پس فرمود هرگاه اين اشخاص را در زمان رجعت ديدي بدانکه آنانند که خداوند انفس و اموال ايشان را خريداري نموده پس آن سرور فرمودند نيست هيچ مومني مگر آنکه از براي او مردن و کشته شدني است پس کسيکه بميردمبعوث ميشود تا آنکه بموت حتف از دنيا برود و از جمله آيه بل کذبوا بمالم يحيطوا به الايه است که در تفسير علي بن ابراهيم فرموده که اين آيه در رجعت نازل نشده و مراد از تکذيب در آن تکذيب رجعت است که گفتندنميباشد پس فرمود و بعضي کسانيد که ايمان و تصديق بان ورزيده و بعضي کسانيد که ايمان باو ندارند و پروردگار تو اي محمد داناتر است بمفسدين.