بازگشت

مطلع 01


پس بدانکه رجعت در لغت بمعني بازگشت نمودن چيزي است که در سابق بوده و در لسان شرع سه اطلاق دارد يکي آنکه اطلاق ميشود بر ظهور حضرت بقيه الله بحسب ظاهر در دنيا و خواندن مردمان را با سيف بسوي باري تعالي چنانچه در بعضي از اخبار است دويم اطلاق ميشود بر زنده شدن بعضي از امورات در وقت ظهور آن بزرگوار چنانچه مفاد اخبار کثيره است که نبذي از آنها بعد از اين ذکر خواهد شد سيم آنکه اطلاق ميشود برظهور رسول خدا و اميرالمومنين و ائمه دين و بازگشتن دشمنان ايشان بسوي دنيا با آنانکه خدا خواسته است از دوستان ايشان و بايد دانستکه مراد از رجعتيکه مخالفين آن رامنکرند نه معني اول از رجعت اسن چه آنکه ايشان قائل برجوع مهدي هستند نهايه آنکه بعضي ميگويند که آن مهدي از بني عباس است و تاکنون متولد نشده و برخي گويند که آن عيسي ببن مريم است پس رجعتي را که مخالفين منکر آنند رجعت حضرت رسول و اميرالمومنين و اولاد طاهرين آن بزرگوار است بدنيا با جمعي از مومنين نيست مگر آنکه اعتراف بچنين رجعت باعث هدم تمامه اساس آنها است پس پوشيدند برآنچه که او را از جانب پروردگار خود حق و صدق ميدانستند لباس شبهات و مغالطات را و پوشيده نيست که ايشان هرگاه قائل بقيام حجه باشند و معترف بصدق رواياتيکه از حضرت رسول وارد شده که آنچه در بني اسرائيل واقع شده در اين امه نيز واقع خواهد شد واقع ميشوند در آنچه که از او فرار نموده اند چه آنکه صحت قيام قائم مستلزم احياء امواتي است چنانکه روايات کثيره و ادله قاطعه برآن اقامه شده است.