در بحار از حضرت صادق است که فرمود بعد از تمام شدن شکايت جدم امام حسين جدم علي بن الحسين و پدرم حضرت باقر عليهم السلام برميخيزد از آن اذيتهائيکه از ابي جعفر منصور بمن رسيده شکايتميکنم بعداز من پسرم امام موسي برميخيزد و کردهائي هرون الرشيد را در باره او بخدمه جدش رسولخدا شکايتميکند بعد ازآن علي بن موسي برميخيزد و کردهاي مامونرا در حق او بخدمه جدش



[ صفحه 137]



شکايتميکند بعد از او محمد بن علي يعني امام محمد تقي برميخيزد و کردهاي متوکل عباسي را در باره او بجدش شکايتميکند بعد از آن امام علي النقي برميخيزد و شکايت بجدش ميکند بعد از آن امام حسن عسکري برميخيزد وبخدمه جدش رسولخدا اذيتها را که از معتز باو رسيده شکايتميکند بعد از آن مهدي که همنام جدم رسولخدا است پيراهن رسولخدا را که با خون او دروقتيکه پيشانيش مجروح و دندان مبارکش شکسته گرديده خون آلوده شده بود دربر کرده برميخيزد در حالتيکه ملائکه در اطرافش ميباشند پس باينحالت ميايد تا اينکه در پيش روي جدش رسولخدا ميايستد عرض ميکند که ايجد بزرگوارم صفات و شمايل مرا براي امه بيان فرمودي و ايشانرا بمن دلالت نمودي و نسب و نام و کنيه مرا بايشان نشاندادي يعني بامه فرمودي که شخصي بعد از من ميايد که صفات و شمايل و نسبش چنان و نام و کنيه اش فلان است امه فرموده تو را قبول نکرده مرا انکار نمودند و از گفته تو تمرد کردند گفتند که او هنوز موجود نشده ومتولد نگرديده و او در کجا است و کي بوجود آمد و در کدام مکان باشد و حال آنکه پدرش وفات يافت و اولادي بعد ازخود باقي نگذشت اگر خبر بودن او در روي زمين صحت داشت هر آينه خدايتعالي ظهورش را تا اينوقت تاخير نميکرد پس بهمه اين سخنان کدورت آميز صبر نموده منتظر فرج بودم تا اينکه خداوند کردگار در ظهور و خروج ماذونم فرمود در آنحال رسولخدا ميفرمايد الحمد لله الذي صدقنا وعده و اورثنا الارض نبتوء من الجنه حيث نشاء فنعم اجر العاملين يعني حمد باد مر خدايرا که وعده خود را در حق ما صدق و راست گردانيده و ما را بر روي زمين وارث نمود و از بهشت هر جا را که بگزينيم و بخواهيم منزل ميکنيم پس چه خوب است اجر و جزاي عمل کنندگان بعد از آن مي فرمايد که فتح و نصرت خدا در رسيد و تاويل قول حق سبحانه و تعالي تحقق بهمرسانيد هو الذي ارسل رسوله بالهذي و دين الحق ليظهره علي الدين کله و لو کره المشرکون يعني او است آنکسيکه رسول خود را با هدايه و دين حق بر خلايق فرستاد براي اينکه او را بر همه دينها غالبگرداند هر چند که آنرامشرکان ناخوش بدارند غرض رسولخدا از تلاوت اين آيه اين ميباشد که وقت غالبشدن ما بر ساير مذاهب و اديان الحال است بعد از آن اين آيه را تلاوت ميفرمايد انا فتحنا لک فتحا مبينا ليغفر لک الله الخ يعني يا محمد بدرستيکه ما براي تو فتح کرديم فتح کردني که آشکار است براي اينکه خدايتعالي گناهان گذشته و آينده تو را ببخشد و نعمت خود را براي تو تمام نمايد و براه راست تو را هدايه نمايدو بتو ياري نمايد ياري کردنيکه نادر و کمياب است.