بازگشت

نجمه 13


ايضا در بحار از مفضل است که گفت خدمه حضرت صادق عرضه داشتم که اي مولاي من آيا مهدي بعد از اين چکار ميکند فرمود که براي سفياني لشکري بسمت دمشق ميفرستد او را ميگيرند و در بالاي صخره سرش را ميبرند بعد از آن امام حسين با دوازده هزار صديق و هفتاد و دو نفر اصحاب خود که در کربلايمعلي در خدمتش بودند رجوع بدنيا ميکنند تعجب بايد نمود از رجعت نوراني و آشکاري آن حضرت بعد از آن صديق اکبر اميرالمومنين علي بن ابيطالب رجوع و خروج ميکند و خيمه درمدينه گويا چراغهاي آن خيمه را ميبينم که مانند آفتاب و ماه تابان آسمان و زمين را منور گردانيده اند در آنوقت مصداق اين آيه متحقق ميشود يوم تبلي السرائر و تذهل کل مرضعه عما ارضعت تا آخر آيه در آن روز عقايد و نيتها و چيزهائيکه در دلها پنهان است امتحان کرده ميشوند تا ا ينکه نيکي و بدي آنها ظاهر شود و ازهمديگر تميز يابند و جدا شوند و همه زنهاي شير دهنده از شدت هول آن روز از بچه هاي خود غافل ميشوند بعد از آن سيد



[ صفحه 131]



اکبر رسول خدا با انصار و مهاجرين خود با آنانکه باو ايمان آورده و او را تصديق کرده و در جهاد در خدمه او شهيد شده اند ظهور ميکند و احضار کرده مي شوند آنانکه آن حضرت را تکذيب کرده اند و آنانکه در حق بودنش شک نموده اند و آنانکه فرمايش او را بر او برگردانده اند و آنانکه در حق وي گفته اند که او ساحر و کاهن و ديوانه و با هواي نفس خود سخن گوينده است و آنانکه با آن حضرت محاربه و مقاتله کرده اند پس همه ايشان را احضار ميکنند براي اينکه از ايشان باحق و راستي قصاص و انتقام گرفته شود در عوض کارهائيکه از وقت بعثت رسول خدا تا آن زمان ظهور مهدي در عصر هر يکي از ائمه کرده اند خبر داده ميشوند در آنوقت تاويل اين آيه بعرصه ظهور ميپيوندد و نرريدان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين و نمکن لهم في الارض و نري فرعون و هامان و جنودهما منهم ما کانوا يحذرون يعني ميخواهيم که منت بگذاريم بر کسانيکه ضعيف شمرده اند ايشان را ائمه و وارثان روي زمين قرار بدهيم و براي ايشان در روي زمين تمکين و قدرت بدهيم و بنمائيم از دست ايشان بفرعون و هامان و لشکرهايشان عذاب را که از آن ميترسند و حذر ميکنند مفضل عرض کرد اي سيد من فرعون و هامان کيانند فرمود ابوبکر و عمر لعنه.