بازگشت

نجمه 08


ايضا مفضل خدمه آن جناب عرض کرد که اي سيد من آيا ملائکه و جن در نظر ما خلايق آشکار ميشوند فرمود يا مفضل بخدا سوگند ياد ميکنم هر آينه ايشان آشکار ميشوند و با آن حضرت سخن ميگويند و حضرت با آنان سخن ميگويد چنانکه مرد با خدمتکاران و اهل و عيال خود سخن ميگويد مفضل عرض کرد اي سيد من آيا ملائکه و جن با آن حضرت باطراف و اکناف عالم ميرودفرمود آري يا مفضل بخدا سوگند ياد ميکنم ايشان در ارض هجره که در مابين نجف و کوفه است فرود ميايند و عدد اصحاب در آنوقت از ملائکه چهل و ششهزار و از جن ششهزار نفر ميباشند ودر روايه ديگر چنين است که جن هم بقدر ملائکه ميباشند و با ايشان خداي تعالي بانحضرت ياري ميکند مفضل گويد که اي آقاي من آن حضرت نسبت باهل مکه چکار ميکند فرمود که ايشان را با حکمت و موعظه حسنه دعوت مينمايد پس ايشان کردن بر بقه اطاعتش ميگذارند در آنحال مردي را از اهلبيت خود در مکه نائب و والي ميگذارد و از آنجا بيرون شده اراده مدينه ميکند مفضل عرض کرد که اي سيد من آيا آن حضرت نسبت به بيت چکار ميکند فرمود که آن را برهم ميزند و از آن باقي نميگذاردمگر آن پايها را که عبارت است از اول خانه که در مکه در عهد آدم براي خلايق ساخته شده و باقي نميگذارد مگرآن ديوارها را که ابراهيم و اسمعيل در بالاي آن پايه ها بنا کردند و غيراز اين دو تا را خراب ميکند و مسجد کوفه را خراب ميگرداند و مانند اولش ميسازد و قصر عتيق را خراب ميکند ملعون است ملعوت است کسيکه آن را ساخته مفضل عرض کرد که اي سيد من آياتوطن آن حضرت در مکه ميباشد فرمود نه يا مفضل بلکه مردي را از اهل بيت خوددر آنجا نايب ميگذارد وقتيکه ميرود از آنجا اهل آنجا بر سر نايب ريخته او را ميکشند پس آن حضرت بسوي ايشان برميگردد ايشان با ذلت و خواري و فروتني بنزد آن حضرت ميايند در حالتيکه گريه و زاري ميکنند و ميگويند که اي مهدي آل محمد توبه کرديم آن حضرت بايشان موعظه و نصيحت ميکند و ايشان را ميترساند و از خود ايشان مردي را آنجا نايب و حاکم مکيند بعد از آن بيرون ميرود اهل آنجا بر سر او هم ريخته بقتلش ميرسانند چون اين خبر بانحضرت ميرسد ياران خود را از جن و نقبا بسوي ايشان برميگرداند و ميفرمايد که برگرديد و از اهل مکه احدي را باقي نگذاريد مگر کسي را که ايمان مياورد و اگر نميبود رحمت پروردگار شما که همه اشيا را فرا گرفته و آنهم عبارت است از من هر آينه با شما بسوي ايشان برميگشتم زيرا که ايشان قطع کردند همه عذرها را که در ميان خودشان و خدا و در ميان من و ايشان بود پس ياران آن حضرت بسوي ايشان برميگردند وايشان را بقتل ميرسانند بخدا سوگند ياد ميکنم هر آينه از صد نفر يکي سالم نميماند نه چنين است بخدا سوگندياد ميکنم هر آينه بلکه از هزار نفر يکي سالم نميماند مفضل گويد عرض کردم اي سيد من خانه مهدي و محل جمعيت مومنان در کجا ميباشد فرمود پيا تختش کوفه و مجلس حکمش مسجد جامع کوفه و بيت المالش و محل قسمت اموال و غنيمت مسلمانان مسجد سهله و خلوتگاهش صفه ها و سکوهاي سفيد ميباشد که در اطراف دو عزي واقع شده و آنها دو بناي مشهورند.