نجمه 06
و ايضا مفضل خدمه حضرت صادق عرض کرد که اي سيد من کدام اشخاص با آن حضرت سخن ميگويند و او با که سخن مي گويد فرمود با ملائکه و مومنان جن با وي هم کلام و امر و نهيش بثقات و اليان و وکلاء او بيرون ميايد و در وقت غيبتش محمد بن نصير نميري در ضابر خانه اش نشسته ميباشد بعد از آن در مکه ظهور ميکند يا مفضل بخدا سوگند ياد ميکنم هر آينه گويا آن حضرت را ميبينم که داخل مکه شده در حالتيکه لباسهاي رسول خدا در بر و عمامه زردي بر سر کرده و کفشهاي پينه دار رسول خدا بپاهايش پوشيده و عصايش را بدست گرفته در پيش چند راس بز لاغر ميراندتا آنکه آنها را بنزديکي بيت الله ميرساند در آنجا احدي نميباشد که او را بشناسد و او در صورت جواني ظهور ميکند مفضل گفت که اي سيد من آيا آن حضرت برميگردد جوان ميشود يا اينکه بحالت پيري ظهور ميکند فرمود سبحان الله آيا اين را کسي ميداند يعني آن را کسي نميداند بلکه در هر وقتي که امر خداي تعالي باو رسيد با هر کيفيتي و صورتي که خواهد ظاهر ميشود مفضل عرض کرد که اي سيد من از کدام مکان و چگونه ظهور ميکند فرمود يا مفضل تنها ظاهر ميشود و تنها به بيت الله ميايد و تنها داخل کعبه ميشود وشب بر او ميايد در حالتيکه تنهاست وقتيکه شب تاريک گرديد و خلايق بخواب رفتند جبرئيل و ميکائيل و صفوف ملائکه بخدمه آن حضرت نازل ميشوند جبرئيل بخدمتش عرض ميکند که اي سيد من سخن مقبول جاري است در آنحال آن حضرت دست مبارکش را بروي مبارکش ميکشد و ميگويد الحمد لله الذي صدقناوعده و اورثنا الارض نتبوء من الجنه حيث نشاء فعم اجر العاملين يعني حمد باد بر خدائي را که وعده خود را صادق گردانيد و ما را بزمين وارث نمود و در هر جائي بهشت که بخواهيم منزل ميگيريم پس چه خوب است اجر و جزاي عمل کنندگان پس در ميان رکن و مقام ميايستد و باواز بلند صدا ميکند و ميگويد که آن جماعه نقبا و خاصان من واي آنانکه خداي تعالي ايشان را پيش از ظهورم در روي زمين براي نصرت و ياري من ذخيره گذاشته با صميم قلب و اطاعه بنزد من آئيد پس صداي آن حضرت در شرق و غرب زمين بهمه ايشان در حالتيکه بعضي ايشان در محراب عبادتندو بعضي ديگر در ميان رختخوابش ميباشدميرسد پس در يک صدا کردن صداي او را ميشنوند و دعوتش را قبول نموده رو بسمت وي ميگذارند و زماني برايشان نميگذرد مگر بقدر نگاه کردن چشم تا اينکه همه ايشان در ميان رکن و مقام در پيش رويش حاضر ميشوند در آنحال خداوند کردگار امر ميفرمايد نوري ستون و او از زمين تا آسمان کشيده ميشود و بسبب آن همه مومنان در روي زمين روشنائي اخذ ميکنند و نوري از آن بهمه مومنان که در اندرون خانهاي خودشانند
[ صفحه 127]
ميرسد و دلهاي ايشان بسبب آن شادان ميباشد و ايشان نميدانند که قائم ما اهلبيت ظهور کرده بعد از آن صبح ميکنند در حالتيکه در پيشروي آن حضرت ايستاد ميباشد ايشان سيصد و سيزده نفر مومن ميباشند بقدر اصحاب رسول خدا در جنگ بدر.