بازگشت

نجمه 02


شيخ طوسي نور الله مرقده در تهذيب باسناد خود از ابي خديجه روايت نموده که گفت مردي از حضرت صادق سئوالنمود و من ميشنيدم پس آنمرد عرض کرد من نماز فجر خود را اداميکنم پس از آن ذکر مي نمايم باريتعالي را بانچه اراده دارم که ذکر نمايم آنرا پس اراده ميکنم که جبين خود را گذارده و قبل از طلوع شمس بخواب روم و از اينفعل کاره ميباشم پس حضرت فرمودند چرا کراهت ازاينفعل داري عرض کرد کراهت دارم از اينکه آفتاب از غير مطلع خود طلوع نمايد حضرت فرمودند در اين امر خفائي نيست نظر نما در آنجائيکه فجر از آنطالع ميشود پس شمس نيز از آنجا طلوع ميکند و بر تو حرجي نيست که بخوابي در وقتيکه ذکر نموده باشي خدايتعالي را و بعضي از شراح تهذيب در توضيح اينخبر چنين فرموده است که چون بسائل چنين رسيده بود که هر گاه وقت ظهور قائم برسد پس آفتاب از مغرب خود طلوع مينمايد پس آنمرد سائل انتظار آنزمان و ديدن آنکيفيت را داشته و ميترسيده است که اگر قبل از طلوع آفتاب بخوابد حضرت ظاهر شود و آفتاب از غير از مطلع حاليه که دارد طلوع نمايد و آنمرد در خواب باشد و فوت بشود از او ديدن اينعلامه را در زمان ظهور آن بزرگوار پس امام عليه السلام جواب او را چنين فرموده که درطلوع شمس از مغرب خود در وقت ظهور آن نور موفور السرور خفاء و غموضتي نيست و اين امري بين و آشکار است چه آنکه شمس در هر روز که طلوع مينمايد از آنجا طلوع ميکند که فجر از آنجا طالع و نمايان ميشود در آنروز چه آنکه فجراز ناحيه مشرق طلوع کند يا از ناحيه مغرب و کسيکه بعد از فجر ميخوابد او مطلع فجر را ميبيند در آنروز که از طرف مشرق است يا از طرف مغرب پس حاصل ميشود از براي او علم بمطلع شمس چه آنکه مطلع آن همانمطلع فجر است که ديده است آنرا.