بازگشت

نجمه 01


در کمال الدين باسناد خود از حضرت باقر روايه نموده که آن حضرت فرمود که چون قائم ما قيام کند دست مبارکش را بر سرهاي بندگان خدا ميگذارد پس از يمن دست مبارکش عقلهاي ايشان بر سرهايشان جمع ميشوند و کمال بهم ميرسانند اين ناچيز گويد اصل روايت کمال الدين چنين است عن ابن مسرور عن ابن عامر عن المعلي عن الوشا عن المثني الحناط عن قتيبه الاعشي عن ابن ابي يعفور عن مولي النبي شيبان عن ابيجعفر قال اذا قام قائمنا وضع الله يده علي روس العباد فجمع بها عقولهم و کل بها احلامهم و آنچه را که ما در معني اينخبر ذکر نموديم مطابق آنچيزي است که او را در ترجمه سيزدهم بحار در معني آن ذکر نموده و مبانيت آن با متن خبر بسي واضح است چه در خبر وضع الله يده علي روس العباد است و در ترجمه و معني آن وضع حضرت قائم است دست مبارک خود را بر سرهاي بندگان و در وافي فرمود موضع الله يده يعني خداوند نازل ميفرمايد رحمت خود را و کامل مينمايدنعمه خود را و يا اينکه تعبير فرموده است بيد از واسطه فيض وجود خود و آنواسطه يا قائم عليه السلام است و يا عقل است که آن اول مخلوق الهي از يمين عرش پروردگار يا ملکي است از ملائکه قدس حضرتش و نوري است از انوار عظمتش و مراد از روس عباد نفوس ناطقه و عقول هيولانيه ايشان است و تعبير فرمودنش از نفوس عباد بروس بجهت اينست که روس ايشان رفيع ترين اجزاء باطنه و ظاهره آنها است پس جمع ميشود بواسطه آن يد بتعليم و الهام وافاضه نور تام عقول مردمان پس عالم ميشوند بذوات خود و عارف ميشوند بنفوس خود و مستکمل ميگردند بعلم و حال و رجوع مينمايند بسوي معدن اصلي خودشان و بازگشت ميکنند از تفرقه و فتره و کثرت بسوي مقام جمعيت و وحده و برميگردند از مقام فصل بسوي مقام وصل و رو ميگردانند از مرتبه فرع بجانب مقام اصلي خود انتهي کلامه بالترجمه.