بازگشت

ياقوته 03


ديدن مردي است صالح آن حضرت را در غيبت کبري و شناختنش آن بزرگوار را در حين تشرف علامه نوري معاصر در نجم ثاقب از کفايه المهتدي سيد محمد حسيني و او از کتاب غيبت حسن بن حمزه العلوي الطبري المرعشي نقل نموده که فرمود حديث کرد از براي من مردي صالح از اصحاب ما اماميه گفت سالي از سالها باراده حج بيرون رفتم و در آن سال گرما شدت تمام داشت و سموم بسيار بودپس از قافله منقطع گشتم و راه را گم کردم و از غايه تشنگي از پاي در آمدم و بر زمين افتادم و مشرف بمرگ شدم پس شيه اسبي بگوشم رسيد چون چشم گشودم جواني ديدم خوشروي و خوشبوي بر اسبي شهبا سوار و آن جوان آبي بمن داد و آشاميدم که از برف خنک تر و از عسل شيرين تر بود و مرا از هلاکت شدن رهانيد گفتم اي سيد من تو کيستي که اين مرحمت را درباره من فرمودي گفت منم حجت خداي بر بندگان خدا و بقيه الله در زمين او منم آنکسيکه بر خواهم کرد زمين را از عدل و داد آنچنانکه پر شده باشد از ظلم و جور منم فرزند حسن بن علي بن محمد بن علي بن موسي بن جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي ابيطالب عليهم السلام بعد از آن فرمود که چشمهايت را بپوش پوشيدم فرمود بگشا گشودم خود را در پيش روي قافله ديدم پس آن حضرت از نظرم غائب شد صلوات الله عليه تنبيه رجالي بدانه اين حسن بن حمزه بن علي بن عبدالله بن محمد بن الحسن بن الحسين بن علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب عليهم السلام بتصريح ابن شهرآشوب در کتاب معالم العلماء از اجلاء فقهاء طايفه شيعه و از علماء مائه رابعه است و کتاب غيبت او از کتب معتبره بوده است و شيخ طوسي علي ما نقل عنه فرموده که او فاضل اديب عارف فقيه زاهد ورع صاحب محاسن بسياربوده است.