بازگشت

ياقوته 01


بدانکه يکي از ايشان حسن نام معرفو بشريعي است که کسيه او ابو محمد بوده و خود هرون راوي گفته که گمان دارم که نامش حسن باشد و از جمله اصحاب امام علي النقي عليه السلام بود و بعد از آن بزرگواررا از اصحاب امام حسن عسکري بوده و او اول کسي بود که ادعاي مقامير آن نمود که خدا از براي او قرار نداده بود زيرا که شايسته آن نبود و آن اين بود که ادعاي وکالت حضرت حجه عجل الله فرجه را نمود بعد از آن بر خدا و حجتهاي او دروغ بست و بايشان نسبت داد اموريرا که لايق ايشان نبود و ازآنها بري ء بودند پس شيعيان از او کناره کردند و او را لعن نمودند و تبري کردند و توقيع رفيع از ناحيه مقدسه در امن او و امر به تبري از اوبيرون هرون بن موسي گفته که بعد از آن کفر و الحاد از آن بروز نمود و گفته که جميع مدعيان وکالت و سفارت ونيابت چنين بودند که از روي دروغ ادعاي نيابت و وکالت مينمودند و باين سبب مردمان ضعيف العقل را بدور خود جمع کرده بعد از آن ترقي کرده بقول واعتقاد طايفه حلاحيه قائل شدند چنانکه اينگونه اعتقاد از ابو جعفر شلمفاني و امثال وي مشهور گرديد و الله العالم بالحقيقه.