بازگشت

ياقوته 02


يکي از ايشان ابراهيم بن محمد بن احمد انصاري که گفت من حاضر بودم نزد مستجار بمکه و جماعتي طواف ميکردند که قريب بسي نفر بودند و در ميان ايشان کسي از اهل اخلاص نبود غير محمد بن قاسم؟؟ و آنروز ششم ذيحجه بود ناگاه خارج شد و ما جواني از طواف که بر او بود و ثواب احرام ودر دست او بود دو نعل عربي چون ما اورا ديديم از مهابت او برخواستيم و کسي از ما باقي نمانده مگر آنکه برخواست و سلام کرد بر او پس آنجوان بطريق انبساط بنشست و ما در حول او نشستيم پس متوجه راست و چپ گرديد و فرمود که آيا ميدانيد که ابو عبد الله در دعاي الحاج چه ميگفت گفتيم چه ميگفت فرمود که ميگفت اللهم اني اسئلک باسمک الذي تقوم به السماء و به تقوم الارض و به تفرق بين الحق و الباطل و به تجمع بين المتفرق و به تفرق بين المجتمع و قد احصيت به عدد الرمال وزنه الجبال و کيل البحار ان تصلي علي محمد و ال محمد و ان تعجل لي من امري فرجا بعد از آن برخواست وداخل طوافشد و ما هم برخواستيم بسبب برخواستن او و ما را غافلکرد از ذکر امر و پرسش حال او تا آنکه فردا همانقوت شد باز خارج شد از طواف بسوي مان برخواستم بتعظيم او را با انبساطبنشست و نظر براست و چپ کرد پس فرمودميدانيد که امير المومنين ع بعد از نماز فريضه چه ميگفت گفتيم که نه فرمود که مي گفت اليک رفعت الاصوات ولک عنت الوجوه و لک خضعت الرقاب و اليک في الاعمال يا خير من سئل و اجود من اعطي يا صادق يا باري يا من لا يخلف الميعاد يا من امر بالدعاء ووعد الاجابه يا من قال ادعوني استجب لکم يا من قال اذا سئلک عبادي عني فاني قريب جيب دعوه الذارع اذا دعان فليستجيبوا لي و ليومنوا بي لعلهم يرشدون و يا من قال يا عبادي الذين اسرفوا علي انفسهم لا تقتطوا من رحمه الله ان الله يغفر الذنوب جميعا انه هو الغفور الرحيم بعد از آن براست و چپ خود نظر کرد و گفت ميدانيد که امير المومنين چه ميگفت در سجده شکر ميگفت يا من لا يزيده الحاج الملحين الا کرما و جودا يا من لا يزيده کثره الدعاء الا سعه و عطاء يا من تنفذ خزائنه يا من له خزائن و السموات و الارض يا من له ما دق و جل لا يمنعک ابائني من احسانک ان تفعل بي الذي انت اهله فانت اهل الجود و الکرم و التجاوز يا رب يا الله لا تفعل بي الذي انا اهله فاني اهل العقوبه و لاحجه لي و لا عذر لي عندک ابواء اليک بذنوبي کلها کي تعفو عني و انت اعلم بها مني و ابوء لک بکل ذنب و کل خطيئه احتملتها في کل سيئه عملها رب اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم انک انت الاعز الاکرم بعد از آن باز برخواسته داخل طواف گرديد و ما هم بقيام او قائم شديم تا آنکه روز سيم باز در همانوقت آمده ما هم مانند سابق از براي استقبال او برخواستيم ايندفعه بالاي زمين نشستند و نظر بيمين و يسار کردند و گفتند که علي بن الحسين در همين مکان و اشاره بدست خود بجانب حجر زير ميز را بکرد ميگفت در سجود خود عبيدک بفنائک مسکينک بفنائک سائلک بفنائک يسئلک ما لا يقدر عليه غيرک بعد از آن بيمين و يسار نظر کرد و بسوي محمد بن قاسم متوجه شد و فرمود يا محمد بن القاسم انت علي خير انشاء الله يعني تو بر خير و خوبي هستي راوي گويد که او بر اعتقاد پاک اثني عشري بود اين بگفت وداخل طوافشد و کسي از حاضرين نماند مگر آنکه ايندعا را حفظ نمود پس با يکديگر گفتيم که آيا کسي اينجوان را بشناخت محمد بن قاسم گفت ايجماعت و الله اينجوان امام و صاحب زمان شما باشد گفتيم از کجا ميگوئي گفت من هفت سال ميشود که دعا مينمايم و از خدا ميخواهم که صاحب الزمانرا بر من بوجه عيان بنمايد تا آنکه در عشاء عرفه بودم ناگاه همين جوانرا بعينه ديدم که دعائي ميخواند نزد او رفتم و از او پرسيدم که از چه قوم باشي فرمود از مردم گفتم از کدام مردم از عرب ياموالي فرمود از عرب و اشراف ايشان گفتم اشراف کيانند فرمود بني هاشم گفتم از کدام هاشم فرمود اعلاها ذروه و اسناها گفتم کيان باشند فرمود من فلق الهام و اطعم الطعام و صلي بالليل و الناس بنام دانستم که علوي باشد بعد



[ صفحه 19]



از آن از نظر من غائبشد و ندانستم بکجا رفت از مردميکه در اطراف من بودند پرسيدم که اينجوان علويرا ميشناسيد گفتند آري با ما هر سال حج مي کند گفتم سبحان الله و الله در اواثر سن پيدا نباشد پس بسوي مزدلفه رفتم در حالتيکه مغموم و محزون بودم از مفارقت او و چون خوابيده سيد انبياء را در خوابديدم فرمود که يا محمد مطلوب خود را ديدي عرض کردم کدام مطلوب را ميفرمائي اي آقاي من فرمود آنکه ديشب در وقت عشا ديدي او امام زمان تو بود بعد از آن محمد بن قاسم گفت که من اينواقعه و اينخواب را نسيان کردم و متذکر آن نشدم مگر در همين وقت اين ناچيز گويد که نظير اينواقعه در ختامه عبقريه دويم از ابو علي محمد بن احمد بن محمودي گذشت و ممکن باشد که محموديهم داخل اينجماعت بوده که امام بر ايشان واردشده و تفاوتيکه بين دو روايت باشد ازباب خطاي راوي در نقل باشد چنانکه ممکن است که واقعه متعدد باشد و العلم عند الله.