بازگشت

ياقوته 01


متوسل شدن ورام بن ابي فراس است بامام عصر عجل الله فرجه و اثر ديدن او است از اين توسلش بانبزرگوار سيد جليل عظيم الشان علي بن طاوس قدس الله نفسه در کتاب فرج الهموم في معرفه نهج الحلال و الحرام من النجوم فرموده که حديث کرد مرا رشيد ابو العباس بن ميمون واسطي در حاليکه ما ميرفتيم بسمت سامره گفت چونمتوجه شد شيخ يعني جد من ورام بن ابي فراس قدس الله روحه از حله بجهت تالم و ملالتيکه پيدا کرده بود از مغازي و اقامت نمود در مشهد مقدس در مقابر قريش دو ماه الي هفت روز گفت پس متوجه شدم من از بلد واسط بسوي سر من راي و هوا بشدت سرد بود پس مجتمع شديم با شيخ ورام در مشهد کاظمي و عزم خود را در زيارت براي او بيانکردم پس گفت ميخواهم با تو رقعه بفرستم که آنرا دکمه لباس خود ببندي يا در زير پيراهن خود پس آنرا در جامه خود بستم پس فرمود چونرسيدي بقبه شريفه يعني سرداب مقدس و داخلشوي در آنجا در اول شب و کسي در نزد تو باقي نماند و آخر کسي بوديکه خواستي بيرون بيائي پس رقعه را در قبه بگذار پس چونصبح بروي بانجا و رقعه را در آنجا نه بيني باحدي چيزي مگو گفت پس من کردم آنچه را که بمن امر فرمود پس صبح رفتم و رقعه را نيافتم و برگشتم بسوي اهل خود و شيخ پيش از من بميل خود برگشته بود بسوي اهل خود يعني بحله مراجعت نمود پس چون در موسم زيارت آمدم و ملاقات کردم شيخ را در منزلش در حله فرمود بمن آنحاجت منقضي شد ابو العباس گفت اينحديث را قبل از تو باحدي نگفتم ازوقت وفات شيخ تا حال که قريب سي سال است.