بازگشت

ياقوته 21


مشرف شدن حسن بن علي بن اسمعيل جرجاني است خدمه ابيعبد الله بزوفري که از وکلاءبود و تعيين پدر مولودي نمودن او بتوجه آن حضرت صلي الله عليه شيخ طوسي فرموده که در کتاب کهنه که در اهواز ديدم که در سال سيصد و هفدهم هجري درماه محرم از آن نوشته شده بود حديثيرا و آن اينست که ابو عبد الله گفت خبر داد بما ابو محمد حسن بن علي بن اسمعيل بن جعفر بن محمد بن عبد الله بن محمد بن علي بن ابي طالب جرجاني گفت در شهر قم بودم ناگاه در ميان برادران ديني ما در خصوص مردي که بچه خود را انکار مينمود يعني ميگفت اين بچه از من نيست گفتگو و مباحثه افتاد در آنحال مرديرا نزد شيخ صيانه الله فرستادند در حالتيکه من نزد شيخ حاضر بودم آنمرد مکتوبي در اينخصوص بشيخ صيانه الله داد شيخ آنرا بخواند و امر نمود که آنرا نزد ابيعبد الله بزوفري اعزه الله ببرد تا اينکه جواب آنرا بنويسند پس بنزد وي برد منهم در آنجا حاضر گرديدم او در جوابش فرمود که آنطفل بچه او است با مادرش در فلان روز و مکان مواقعه نمود باو بگو که اين بچه را محمد نام کند پس آنفرستاده جواب را برداشت نزدايشان برد همگي باينقول معتقد گرديدند و بعد از آنکه آنمولود متولدگرديد محمد ناميده شد علامه مجلسي ره بعد از ذکر اينروايت در بحار الانوارفرموده که از اين حديث چنين ظاهر ميشود که بزوفري هم از جمله سفراء بود يعني سفارش خلايق را بنزد آن حضرت ميبرد و اينرا کسي نقل ننموده بنابر اين تاويل آن بدو طريقست يکي آنکه سفارت وي بتوسط سفراء معروفين بوده يعني او مطالب مردم را بايشان ميرسانيد و ايشان بانحضرت عرض ميکردند و ديگري آنست که سفارت او منحصر بهمين قضيه باشد.