مشرف شدن محمد بن ابراهيم بن مهزيار است خدمه زنيکه از ملازمان آن حضرت بوده است ايضا در اکمال الدين از پدرش از ابن وليد و او از سعد و او از علان و او از محمدبن جبرئيل و او از ابراهيم و محمد پسران فرخ و آنها از محمد بن ابراهيم بن مهزيار روايت نموده اند که گفت بعزم زيارت بقريه عسکر آمدم و ناحيه مقدسه را قصد نمودم در اين اثناء زني بمن دچار گرديد و گفت که آيا تو محمدبن ابراهيم هستي گفتم بلي گفت برگرد زيرا که در اينوقت بزيارت نخواهي رسيد و در وقت شب در اينجا برگرد و در خانه هم براي تو باز ميشود بعد ازآن داخل خانه شو و خانه را که در آنچراغ است قصد کن پس بگفته او عمل نمودم و بدر خانه آمدم ناگاه ديدم که در باز است پس داخل خانه شدم و بانخانه که او گفته بود داخل گرديدم وقتيکه در ما بين دو قبر با صداي بلند گريه ميکردم ناگاه صدائي شنيدم که گفت يا محمد از خدا به پرهيز و ازهمه کارهاي بد توبه و بازگشت بکن بدرستيکه بار بزرگيرا بگردن گرفته اين ناچيز گويد آن بار وکالت از آن جناب بود در اهواز



[ صفحه 185]



چنانچه در ياقوته دوازدهم هم از عبقريه هشتم گذشت بانجا مراجعه شود.