ياقوته 06
مشرف شدن سرور اهوازي است خدمت حسين بن روح و معجزه ديدن از او است بتوجه آن حضرت ايضا در مدينه المعاجز از راوندي روايت کرده که ابو عبدالله بن سروه قمي از مردي اهوازي که عابد و متهجد بود و موسوم بسرور نقل نموده که گفت من لال بودم بنحويکه نميتوانستم
[ صفحه 182]
تکلم بنمايم پس پدر و عمويم مرا در سن سيزده سالگي يا چهارده بنزد حسين بن روح بردند و التماس آن کردند که از حضرت صاحب الامر بخواهد که زبان من گشوده شود شيخ گفت که شما مامور شده ايد از آن حضرت که بکربلا و حاير حسيني برويد مسرور گفت که بيرون رفتيم بسوي حاير پس وارد حاير شده غسل کرديم و بزيارت قبر شريف امام حسين عليه السلام رفتيم بعد از زيارت پدر و عمويم مرا آواز کردند که يا سرور پس من بزبان فصيح ايشان را جواب گفتم لبيک گفتند زبانت گشوده شد گفتم آري اين سروه گويد که من نسب او را فراموش کردم و سرور مردي بود که جوهرآواز نداشت انتهي.