بازگشت

ياقوته 20


خواب يکي از مشايخ قم است مجلسي مرحوم در بحار و علامه نوري دردارالسلام از کتاب قيس المصباح تاليف شيخ صهرشتي نقل کرده اند که او گفته شنيدم از شيخ ابي عبدالله حسين بن حسن بن بابويه ره در سال چهارصد و چهل در شهر ري که او روايت کرد از عم خود ابي جعفر محمد بن علي بن بابويه که بعضي از مشايخ قميين من ذکر نمود که مرا امري حادث شد که دلم از آن تنگ گرديد و نميتوانستم که اظهار آن باهل و اخوان خود کنم و از اين جهت غمگين بودم تا آنکه يکوقت در خواب ديدم مردي را با روي خوب و لباس مرغوب و بوئي نيکو و چنان گمان کردم که آن مرد بعض از مشايخ قميين باشد که نزد ايشان درس ميخواندم پس با خودگفتم که چه وقت اين درد و غصه را تحمل شوم و درد دلم را بکسي نگويم اين مرد از جمله مشايخ و علماء ما باشد و بايد درد خود را



[ صفحه 173]



باو اظهار نمود شايد نزد او در اينباب علاج و تدبيري باشد ناگاه ديدم که او بر من پيش دستي گرفت و قبل از سئوال من فرمود که رجوع کن دراين باب بسوي خدا و طلب ياري کن از صاحب الزمان و او را مفزع خود قرارده زيرا که او معين خوبي است و او است عصمت اولياء مومنين بعد از آن دست راست مرا گرفت و گفت زيارت کن و سلا مکن بر او و سئوال کن او را که شفاعت کند از براي تو بسوي خدا در حاجت تو پس باو گفتم که مرا تعليم کن که چگونه بگويم زيرا که اين اندوه که دارم هر زيارت و دعائيکه ميدانستم ازخاطرم برده چون آن مرد اين بشنيد آه جانسوزي کشيد و گفت لا حول و لا قوه الا بالله پس دست خود بسينه من کشيد و گفت باکي نيست برخيز و تطهير کن و دو رکعت نماز بکن بعد از آن بايست روبقبله در زير آسمان و بگو سلام الله الکامل التام الشامل العام و صلواته الدائمه و برکاته القائمه علي حجه الله و وليه في ارضه و بلاده و خليفته علي خلقه و عباده سلاله النبوه و بقيه العتره و الصفوه صاحب الزمان و مطهر الايمان و معلن احکام القران مطهر الارض و ناشر العدل في الطول و العرض الحجه القائم المهدي والامام المنتظر المرضي الطاهرين الائمه الطاهرين الوصي بن الاوصياء المرضيين الهادي المعصوم بن هذه المعصوميه السلام عليک يا امام المسلمين و المومنين السلام عليک يا وارث علم النبيين و مستودع حکمه الوصيين السلام عليک يا عصمه الدين السلام عليک يا معز المومنين المستضعفين السلام عليک يا مذل الکافرين المتکبرين الظالمين السلام عليک يا مولاي الزمان يابن امير المومنين و ابن سيد الوصيين و ابن فاطمه الزهراء سيده نساء العالمين السلام عليک يابن الائمه الحجج علي الخلق اجمعين السلام عليک يا مولاي سلام ولي مخلص لک في الولاء اشهد انک الامام المهدي قولا و فعلا و انک الذي تملاء الارض قسطا و عدلا عجل الله فرجک و قرب زمانک و کثر انصارک و اعوانک و انجز لک وعدک و هو اصدق القائلين و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم الائمه الوارثين يا مولاي حاجتي کذا و کذا فاشفع لي في نجاحها پس هر حاجت که داري ذکر کن در عوض کذا و کذار راوي گويد پس از خواب بيدار شدم در حالتيکه يقين برحمه و فرج نمودم چون ملاحظه وقت کردم ديدم که از شب زماني وسيع باقي است پس مبادرت کرده اين زيارت را نوشتم که از خاطرم نرود بعداز آن تطهير کرده بزير آسمان رفته دورکعت نماز بجاي آوردم و در رکعت اول بعد از حمد سوره انا فتحنا لک فتحا مبينا و در رکعت دويم بعد از حمد سوره اذا جاء نصر الله را خواندم چنانکه تعليم و تعيي کرده بود آن مردپس سلام نماز گفته برخواستم و رو بقبله ايستادم و آن زيارت را خواندم و حاجت خود را هم ذکر کردم و استغاثه بمولاي خود حضرت صاحب الامر کردم بعداز آن بسجده شکر رفتم و طول دادم در دعا آنقدر که ترسيدم وقت نماز شب فوت شود بعد از آن برخواستم و نماز شب رابجاي آوردم تا آنکه وقت صبح داخل شده نافله و فريضه صبح را بجا آوردم و مشغول تعقيب نماز صبح شدم و دعا کردم بخدا قسم که هنوز آفتاب طلوع نکرده بود که از آن شدت و حادثه که داشتم فرج در رسيد و ديگر در باقي مانده عمر آن حادثه عود نکرد و احدي را تا امروز بر آن حادثه اطلاع نشد و المنه الله و له الحمد کثيرا مولف گويد بعضي از علما اعلام دعوي تجربه در خصوص اين عمل نموده و او را از مجربات و موثرات قطعيه دانسته است.