بازگشت

ياقوته 11


ايضا خواب معاصر مذکور است پس در کتاب مزبور گفته بعداز نقل خواب اول دفعه ثانيه و خواب دويم بعد از اين واقعه بفاصله چند سال دگر در همان مکان شريف واقع گرديد بعد از آنکه مدتي در مال امر وآخر کار خود انديشه بسيار حاصل شد زيرا که ملاحظه بسياري از سابقين و لاحقين و معاصرين مينمودم که در اوائل امر در زي اخيار بودند از آن منقلب گرديدند و با فساد عقيده بعضي از آنها مردند و اين انديشه و خيال بطوري قوت گرفت که باعث تشويش و اضطراب بال گرديد تا آنکه شبي در خواب ديدم که آن بزرگوار در مسجد هندي که از مساجد معتبره نجف اشرف ميباشد تشريف دارند و در اواخر مسجد ايستاده اند و جمعين خلق اطراف آن حضرت را احاطه دارند و حقير در اوائل مسجد بين البابين ايستاده ام بانتظارآنکه در وقت خروج شرفياب شوم ناگاه آن بزرگوار باراده خروجي تشريف آورده چون نزديک گرديد حقير خود را بر پاهاي مبارک آن بزرگوار انداخته که پانشدم و عرض کردم که فدايت شوم عاقبت امر من چگونه خواهد شد چون آن حضرت اين بديد دست مبارک خود را درازکرده با عطوفت و مرحمت دست مرا گرفت و از خاک برداشتم و با تبسم و ملاطفه فرمودند بي تو نميروم و چنان فهميدم که مرا دانستکه بي تو وارد بهشت نميشوم چون اين بشارت شنيدم از غايت سرور بيدار گرديدم و بعد از آن از انديشهاي سابقه آسوده خواطر شدم الحمد لله.