ياقوته 59
ديدن عالم ثقه شيخ باقر بن شيخ هادي کاظمي نور مبارکشرا در مقام مهدي در مسجد سهله است ادنا المحدث در نجم ثاقب فرموده که خبر داد ما را عالم عامل و فاضل کامل قدوه الاتقياء زين الصلحا سيد محمد بن العالم سيد هاشم بن مير شجاعتعلي موسوي رضوي نجفي معروف بهندي که از اتقياء علماء و ائمه جماعت حرم امير المومنين عليه السلام است و او را خبريت است در بسياري از علوم متعارفه و غريبه نقلکرد که مرد صالحي بود که او را حاج عبد الله واعظ ميگفتند و او بسيار تردد ميکرد بمسجد سهله و مسجد کوفه و نقل کرد براي من عالم ثقه شيخ باقر بن شيخ هادي کاظمي مجاور نجف اشرف و او عالم بود در مقدمات و علم و قرائت و بعضي از علم جفر و دارا بود ملکه اجتهاد مطلق را و لکن بجهت تحصيل امر معاش زياده از مقدار حاجت اجتهاد نميکرد وقاري تعزيه بود و امام جماعت نقلکرداز شيخ مهدي زريجاري گفت وقتي در مسجد کوفه بودم پس ديدم آنعبد صالح حاجي عبد الله را که عازم نجف شده بعد از نصف شب که در اول روز بانجا برسد پس من بهمراه او رفتم چونرسيديم بچاهيکه در وسط راه است شيريرا ديديم که در وسط راه نشسته و صحرا خالي از مترددين غير از من و او پس من ايستادم گفت تو را چه شده گفتم اين شير است گفت بيا و باک مدار گفتم چگونه ميشود اين پس اصرار کرد امتناع نمودم گفت هر گاه ديدي مرا که رسيدم باو و در مقابلش ايستادم و مرا اذيت نکرد خواهي رفت گفتم آري پس پيش افتاد و نزديک شير رفت و دست خود را بر پيشاني او گذاشت پس من چون چنين ديدم بسرعت شتافتم با ترس و بيم از او و شير گذشتم پس او بمن ملحق شد و شير در مکان خود باقي ماند شيخ باقر گفت وقتي در ايام جواني با حال خودم شيخ محمد علي قاري مصنف سه کتاب در علم قرائت و مولف کتاب تعزيه رفتيم بمسجد سهله و در آنزمان موحش بود و اينعمارتهاي جديد را نداشت و راه ميان مسجد سهله و کوفه بسيار صعب بودقبل از آنکه او را اصلاح کنند پس چون در مقام مهدي نماز تحيت را بجاي آورديم خال من سبيل و کيسه تتن خود را فراموشکرد چون بيرونرفتيم و بدر مسجد رسيدم متذکر شده مرا بانجا فرستاد و در وقت عشا بود که داخل مقام شدم و کيسه و سبيل را گرفتم جمره آتش بزرگي را ديدم که مشتعل بوددر وسط مقام پس ترسيدم و هراسان بيرونرفتم حالم پرسيد تو را چه شده پس خبر جمره آتشرا باو دادم گفت ميرسيم بمسجد کوفه و از حاجي عبد الله ميپرسيم زيرا که او نبايد از علم بان خالي باشد و چونسئوالکرديم گفت بسيار از اوقاتشده که آنجمره آتش را در خصوص مقام مهدي ديدم نه در ساير مقامات و زاويها.