ياقوته 36
ديدن علي بن محمد سمري است خط الجناب رادرتفسير علوي آن بزرگواران درکتاب مذکور روايت نموده است از علي بن محمد سمري که بانحضرت نوشته و از انواع علوم او سئوال کردم جواب بيرون آمد که علمنا ثلاثه ماض وغابر و حادث اما الماضي فمفسر و اما الغابر فموقوف و اما الحادث و نقذف في القلوب و نقرفي الاسماع و هو افضل
[ صفحه 157]
علمنا و لا نبي بعد نبينا يعني علوم ما سه قسم ميباشد گذشته و آينده و تازه اما گذشته پس آن باشد که تفسير شده و اما آينده پس موقوف باشد و اماتازه پس آن باشد که در دلهاي ما واقع ميشود و در گوشهاي ما داخل ميگردد و اين قسم افضل از آن دو قسم ديگر باشدو پيغمبري بعد از پيغمبر ما نخواهد بود مولف گويد که معاصر عراقي بعد ازذکر اين خبر در کتاب دارالسلام گفته است که مراد از اين کلمات از قراري که از اخبار ديگر مستفاد ميشود اين است که يک قسم از علم ما آن است که از تفسير کتاب خدا و سنت رسول دانسته ايم و قسم دويم آنست که فعلا حاصل نشده لکن اسبابي بما از خدا و رسول رسيده مانند کتاب جفرکه در اخبار وارد شده و در کتاب مشکوه النيرين درباب مختصات امام ذکر کرده ايم و از حضرت صادق عليه السلام روايت است که فرمودند آن کتاب مشتمل بر علم بلايا و منايا و جميع ما کان و ما يکون است تا روز قيامت پس تعبير نمودن از آن بموقوف بجهت آنست که موقوف بر مراجعت باشد در وقت حاجت يا آنکه وقوف آن امور موقوف بر آن باشد که بداکه باجماع اماميه حق است در آنها واقع نگردد چنانکه اميرالمومنين فرمود که آيه يمحو الله ما يشا و يثبت و عنده ام الکتاب که دلالت بر وقوع بداد آرداگر در کتاب خدا نبود هر آينه شما راخبر ميدادم از جميع ما کان و ما يکون الي يوم القيمه و از قسم سيم مراد الهام باشد که در دلهاي ايشان ميافتدو او از ملائکه باشد که در گوشهاي ايشان داخل ميشود چنانکه وارد شده که او از ملائکه را ميشنويم و اينکه فرموده بعد از پيغمبري نيست و نباشد بجهت آنست که سائل تو هم آن نکند که اين بطريق نزول وحي ميباشد زيرا که چنين نيست.