بازگشت

ياقوته 12


ديدن محمد بن مهزيار است خط شريف آن حضرت را قطب راوندي در خرايج روايت کرده که بعد از وفات عسکري شد نمودم که بعد از اوامام که باشد و در نزد پدرم مال بسيار جمع شده بود همه را بکشتي گذاشته و رفت منهم بجهت مشايعت او بااو روانه شدم ناگاه او را تب عارض شدبمن گفت که مرا برگردان که زمان مرگ در رسيد و در باب اينمال طريق تقوي پيش گير پس در رسانيدن آن مال بامام بمن وصيت نموده وفات کرد لابد انما لرابعراق ميبرم صبرم و کسي را بران مطلع نميکنم تا آنکه دليل و شاهد بر من ظاهر شود آنگاه تسليم کنم و الا بفقر اقسمه تمام پس اموال را ببغداد حمل و نقل نمودم و خانه در کنار شط کرايه کرده آنها را در آنجا گذاشتم وچند روزي در آنجا بودم ناگاه رسول آمده رقعه بمن داد باينمضمون که يا محمد در نزد تو مالي باشد چنان و چنان و همه آنچه در نزد من بود در آن رقعه ذکر نموده بود من تمام ان مال را برسول تسليم نمودم و چند روز در آنجا بودم بطوريکه سربالا نکردم يعني بکاري مشغول نشدم و اندوهگين بودم ناگاه توقيعي رسيد باين مضمون که تو را در جاي پدرت گذاشتيم پس لازم باشدکه خدا را شکر گذاري.