صبيحه 21
از حجج الهيه که از براي ايشان غيبت حاصل شده حضرت عمران بن حاتان پدر حضرت مريم است در اخبار الدول است که زکريا و عمران متزوج بودند بدو خواهر که يکي در جاله نکاح زکريا بود و ديگري در حباله عمران و آن عمران بن ماتان استکه پدر حضرت مريم است و نيست او عمران پدر حضرت موسي کليم الله چه آنکه فاصله ميان عمران پدر موسي با عمران پدر مريم هزار و هشتصد سال بوده و بالجمله در حيات القلوبستکه بسند صحيح روايت شده که از امام محمد باقر عليه السلام پرسيدند که آيا عمران پيغمبر بود فرمود بلي پيغمبر مرسل بود بسوي قوم خود حنه زن عمران و حنانه زن زکريا خواهر بودند پس از براي عمران از حنه مريم بهم رسيد و از براي زکريا از حنانه يحيي بهم رسيد و از مريم عيسي بهم رسيد و عيسي پسر دخترخاله يحيي بود و يحيي پسرخاله مريم و خاله مادر بمنزله خاله است پس باين سبب عيسي و يحيي را خاله زاده يکديگر ميگفتند حديث غيبه عمران و هو من الاحاديث الحسان و ايضا در آنکتاب مذکور از حضرت امام رضا روايت نموده که از جنابش پرسيدند که آيا ميتواند بود که پيغمبران خبري بدهند و خلاف آن بعمل آيد فرمود که بلي خدا فرمود بني اسرائيل را در زمان موسي که داخل شويد در ارض مقدسه که خدا بر شما مقدر کرده است و نوشته است و آنها داخل نشدند و فرزندان فرزندان ايشان داخل شدند و عمران گفت که خدا مرا وعده داده است که در اين سال و در اين ماه پسري بمن عطا فرمايد که پيغمبر باشد و غائب شد وزن او مريم را زائيد و زکريا او را محافظت نمود پس طائفه گفتند که پيغمبر خدا راست گفته است و طائفه گفتند که دروغ گفت چون عيسي از مريم متولد شد آن طائفه که تصديق عمران کرده بودند گفتند اينست که خدا عمران را وعده کرده بود و ايضا در همان کتابستکه بسندهاي صحيح و حسن از امام جعفر صادق منقولستکه حقتعالي وحي نمود بسوي عمران که من تو را پسر مبارکي خواهم بخشيد که کور را روشن کند و پيس را شفا بخشد و مرده را زنده کند بامر خدا و او را برسالت خواهم فرستاد بسوي بني اسرائيل پس عمران حنه زن خود را بشارت داد که حقتعالي چنين وحي فرستاده است چون حنه بمريم حامله شد گمان داشت که اين پسر است که عمران او را بشارت بان داده بود پس گفت پروردگارنذر کردم که اين فرزند را که در شکم من است محرد گردانم چون دختر زائيد گفت پروردگارا من دختر زائيدم و پسر مانند دختر نيست و دختر پيغمبر نميتواند شد چون خدا عيسي را بمريم بخشيد آن بشارت که خدا عمر آن را داده بود بظهور آمد پس اگر ما در باب يکي از اهل بيت خبري بدهيم و در باب او بعمل نيايد در فرزند او يا فرزند فرزند او بعمل خواهد آيد.