بازگشت

صبيحه 23


بدانکه شبهه بيست و يکم که مخالفين در ساحت امامت حضرت مهدي موعود عجل الله فرجه الشريف نموده اند اينست که ميگويند در غيبت و خفاء امام حق و واقع چگونه ظاهر ميشود اگر ميگوئيد راهي نيست برسيدن بحق پس مردم در حيرت و ضلالت خواهند بود در امور دين و دنياي خود زيرا که امامي نيست که از براي ايشان بيان فرمايد حق را و اگر ميگوئيد که از ادله کتاب و سنت بيان حق ميشود ميگوئيم در اينصورت چه احتياج است بامام و جواب از اين اعتراض و شبهه اين استکه حق بر دو قسم است پاره عقلي است مثل قبح ظلم و حسن احسان و پاره سمعي است آنچه که از حق عقلي است بادله آن ميتوان رسيد بدون حضور امام و اما آنچه که از آن سمعي است ادله آن پاره احاديث نبويه است و پاره احاديث اهلبيت آن بزرگوار است که داراي مقام عصمه و طهارتند و ما مقرر نموده و ثابت کرده ايم که وجود امام لطف است في نفسه خواه ظاهر باشد و خواه مخفي و اما احتياج بامام از جهت استنباط احکام شرعيه از رواياتيکه از آن بزرگوار ناقلين و رواه نقل نمايند پس بسا باشد که ناقلين روايات عدول از حق نمايند عمدا و شبهه



[ صفحه 54]



پس در اينصورت نقل منقطع ميشود يا باقي ميماند در ميان کسانيکه نقل آنها حجت نباشد و وقتيکه احتياج بامام از جهت استنباط احکام از روايات باشد چون نقل روايات و احاديث ساقط گردد بنحويکه گفته شد پس بايد احتياج بامام هم ساقط گردد ونه چنين است چه وجود مبارک اوفي حد نفسه لطف است از جانب خداوند بر عباد.