صبيحه 36
بدانکه اخبار و آثار راجعه بحضرت حجه عجل الله فرجه بر حسب اطلاق و تقييد و اجمال و تبيين بمراتب مختلفه دارند بعضي من جميع الوجوه اطلاق و اجمال دارند و برخي از حيثيتي از حيثيات مطلق و محمل باشند و از حيثيتي مفيد و مبين و اين اختلاف بر حسب اختلاف مقامات و مقتضيات و اختلاف سئوال وسائل و مسئول عنه و حيثيت سئوال ميباشد مثلا حديث شريف الهدي طاوس الجنه و نظائر آن از همه جهت اطلاق و اجمال دارند و هيچ لسان ندارند که مهدي کيست و نامش چيست و از کدام امت معدود و در چه قبيله محسوب است و حديث شريف يکون من امتي المهدي انتقصر عمره فسبع سنين و الافثمان و الا فتسع يتنعم امتي في زمانه نعيما لم ينتعموا مثله قط البر و الفاجر يرسل السماء عليهم مدارا و لا تدخر الارض شيئا من نباتها بيان ميکند که مهدي از امت حضرت رسالت پناه است و اين رد است بر کسانيکه توهم مهدويه درباره عيسي بن مريم نموده اند و اين خبر و امثال آن هر چند که بواسطه تقييد بامت غير امت را خارج ميکند ليکن نسبت بخود امت اطلاق دارند چه ميشود از عترت رسول خاتم بباشد و ميشود که نباشد پس خبر تملاء الارض ظلما و جورا فيقوم رجل من عترتي فيملاها قسطا و عدلا يملک سبعا و تسعا و اشتباه اين خبر که لفظ عترت با اهلبيت ويا ذريه دارد غير عترت و ذريه را از اين دولت بيرون ميکند و چون اين صنف از اخبار نسبت بعترت اطهار اطلاق دارد پس صنف ديگر که يکي از آنها خبر يا فاطمه المهدي من ولدک است غير فرزندان فاطمه زهرا را از اين نعمت عظمي بي نصيب نمايد وچون اين دسته از آثار تمامت فرزندان حضرت بتول را شامل است پس اخبار کثيره معتبره و نصوص و فيره معتمد اين موهبته کبري را بذريه حضرت حسين مخصوص ميدارد مثل آنچه در خبر حذيفه استکه حضرت رسول خطبه خواند و در خطبه خود فرمود آنچه را که پديدار ميشود آنگاه فرمود اگر باقي نماند از دنيا مگر يکروز هر آينه خداي عز و جل آن روز را دراز کند تا برانگيزاند مردي را از فرزندان من که نامش نام من است پس برخواست سلمان و گفت اي رسول خداي آيا آن مرد کدام فرزند تو خواهد بود فرمود من ولدي هذا و ضرب بيده علي الحسين عليه السلام از اين فرزند من و دست مبارک خود بر حضرت حسين گذاشت و اين چند خبر از اربعين حافظ ابو نعيم نقل شد وليکن بمضمون هر يک از آنها اخبار بسيار ماثور و در کتب عامه فضلا عن الخاصه مضبوط و مسطور است و چون اين قبيل از اخبار نسببت باولاد اطهار حضرت حسين نيز اطلاق دارد هر آينه اثبات مدعاي اماميه را اخباري ديگر بايد که مصداق اين عنوان را در شخص شخيص حجه بن الحسن العسکري معين نمايد و مطلقات را مقيد و مجملات را مبين دارد و بقاعده عقلانيه مقرره در اصول يکخبر صحيح و معتبر چندين خبر مطلق را مقيد و مجمل را مبين دارد و عالم را تخصيص
[ صفحه 207]
دهد و اگر يک خبر صحيح و معتبر در مهدويه و قائميه حضرت (م ح م د) بن الحسن العسکري وارد باشد بس است از براي تقيد و تبيين و تعيين نمودن اين مصداق و انحصار آن تا چه رسد که زياده از هزار خبر در تعيين اين مصداق که تصريح باسم او و اسم پدرش در آنها شده است در کتب فريقين شيعه و سنتي ثبت و ضبط است مثل اخبار معراجيه و غير آنها که در تمامت آنها تصريح شده است ببودن آن بزرگوار ابن الحسن العسکري فارجع اليها و تبمتر و تدتلت و بالاباطيل فلا تغتر.