بازگشت

صبيحه 33


در کمال الدين و اثبات الوصيه و غير هما از ابو حمزه ثمالي از حضرت باقر روايت شده استکه فرمود بدرستيکه خداي عز و جل فرستاد محمد را بسوي جن و انس و قرار داد بعد از وي دوازده وصي که بعضي از آنها در گذشته اند و بعضي باقي مانده اند و در هر وصيي صفتي از صفات کمال ظهور کند و اوصيائيکه بعد از محمدند بر منوال اوصياء عيسي باشند و بودند اوصياء عيسي دوازده نفر و کان اميرالمومنين علي سنه المسيح و بود اميرالمومنين بر سنت مسيح و صفه مسيح بدانکه مراد از بودن اميربر سنت مسيح وقوع اختلاف است درباره آن حضرت که برخي خدايش دانستند و برخي حجه خداي و برخي خليفه چهارم و گروهي از خوارج و نواصب لعنهم الله العياذ بالله سخنان ديگر درباره اش گفتند چنانکه درباره مسيح اختلاف عظيم واقع شد که او را هم برخي خدايش دانستند که آيه لقد کفرالذين قالوا ان الله هو المسيح عيسي بن مريم اشارت بدانها است و گروهي پسر خدايش گفتند که آيه و قالت النصاري للمسيح بن الله نظر بان گروه دارد و جمعي يکي از سه خدايش شمردند که آيه لقد کفرالدين قالوا ان الله ثالث ثلثه مبين عقيدت آنها است و يهود عنود خذلهم الله درباره او عقيدت ديگر داشتند و کلام ديگر ميسرودند و آيه و اذا ضرب بن مريم مثلا فاذا قومک عنه يصدون ناظر بهمين مقام است کشف خفاء و رفع غطاء غرض از ايراد اين خبر در اين عبقريه با اينکه از اخبار مناسبه



[ صفحه 206]



که بايد در آن مذکور گردند نيست آنست که ايراد کرده اند که در اين خبر تصريح شده که اميرالمومنين بر سنت مسيح است و حال آنکه در بعض اخبار ديگر که در چگونگي حالات حضرت حجه وارد شده است تصريح فرموده اند که در حضرت حجه عجل الله فرجه سنتي است از موسي و سنتي است از عيسي و مسيح و سنتي است از يوسف و سنتي است از نوح و خضر و خاتم انبياء پس چگونه جمع ميان اين دو خبر توان نمود پس غرض از نقل آن در اين مقام دفع اين ايراد است ببيان اينکه اولا اثبات شي ء نفي ماعد آن کند وثانيا حيثيات مختلفت است چه شباهت اميرالمومنين بمسيح از جهاتي استکه مذکور شد وشباهت حضرت قائم بمسيح از جهت ديگر است و آن وقوع اختلاف در قتل و صلب عيسي و عدم وقوع قتل و صلب است چه آنکه نظير همين اختلاف در حضرت قائم واقع شده که بعضي گفتند متولد نشده و برخي بر اين رفتند که متولد شد و از دنيا رفت چنانکه در سابق اين قول از علاء الدوله سمناني صوفي معاند نقل شد و در اين دوره متاخره تبعيت نمود او را ابوالفضول گلپايگاني مروج کيش بابيه و جماعت شيعه اثني عشريه را عقيدت اين استکه آن حضرت متولد وحي و غائب است تا خداي اذن ظهور شراب دهد و تصريح باين نحو از شباهت فرموده حضرت صادق در خبر مفصل مفضل بن عمر که از جمع ديگر هم روايت شده است پس منافات ندارد که در ميان ائمه طاهرين هم اميرالمومنين را شباهت بمسيح باشد و هم حضرت بقيه الله را شباهت باو باشد کمالا يخفي.