صبيحه 32
در کفايه الاثر در ذيل روايت کميت شاع و شرفيابي او بخدمت سراسر سعادت حضرت باقر و خواندن ابيات خود را که درباره آن بزرگوار و اباء اطهار او انشاء نموده که از جمله آنها اين شعر است متي يقير الحق فيکم متي يقوم مهديکم الثاني و فرمودن حضرت باقر باو که قائم آن نهم امام از صلب حسين است و پس از آن تعداد فرمودن آن سرور اسامي مقدمه تمامت ائمه اثني عشر را از براي او چنين استکه کميت سئوال کرد متي يخرج يابن رسول الله حضرت در جوابش فرمود لقد رسول الله عن ذلک فقال انما مثله کمثل الساعه لاتاتيکم الابغته يعني کميت عرض کرد در چه زمان خروج فرمايد حضرت فرمود زمان خروج قائم از رسول خدا پرسش شد فرمود مثل او قيامت است نميايد شما را مگر ناگهاني بدانکه مراد از ناگهاني آمدن معلوم نبودن وقت معين است از براي آن براي غير خداي و انحصار علم آن است بذات مقدس حضرت علام الغيوب چنانچه فرمايد قل انما علمها عند ربي نه مقصود علامه نداشتن و نبودن علامت است از براي خروج آن سرور چنانکه گلپايگاني مروج طريقه بابيه توهم نموده واين توهم باطل را مبناي فتح باب تاويل علامات ظهور حضرت قائم ارواحنا فداه قرار داده بخيال اينکه ناگهاني آمدن با علامت داشتن منافات دارد و وجه بطلب اين توهم آنست که خداي تعالي در همان آيه که خبر از ناگهاني آمدن قيامت ميدهد بلافاصله تصريح بعلامات داشتن قيامت ميفرمايد بقوله عز اسمه هل ينظرون الا الساعه تاتيهم بغته فقد جاء اشراطها چه اشراط جمع شرط بفتح اول و دويم است و آن بمعني علاقه است و اخبار معتبره که در بيان اشراط ساعه وارد شده بسيار است و از جمله خبر سلمان معروف و مفصل استکه مفسرين مثل مرحوم فيض در تفسير صافي و ديگران در ديگر تفاسير آن را در ذيل اين آيه ذکر نموده اند پس ظاهر گرديد که در مقام عدم توقيت قيام قائم و تنظير آن را بقيامت و استدلال بايه لاتاتيکم الا بغته به هيچ وچه دلالتي بر نبودن علامت ظاهره از براي خروج آن حضرت نيست بلکه دانستيکه در نفس آيه مبارکه و اخبار متکاثره بلکه متواتره تصريح بر خلاف توهم متوهم مزبور شده است.