بازگشت

صبيحه 31


صدوق در کمال الدين باسناد خود از ابو حمزه ثمالي روايت نموده که حضرت علي بن الحسين عليهما السلام فرمود که در شان ما نازل شده است آيه و اولوالارحام بعضهم اولي ببعض في کتاب الله الايه و در حق ما فرود آمده آيه و جعلها کلمه باقيه في عقب و امامت در فرزندان حسين بن علي بن ابيطالب است تا روز قيامت بدرستيکه از براي قائم ما دو غيبت است که يکي از آن دو درازتر است از ديگري اما نخستين غيبت پس شش روز و ششماه و شش سال است و اما دويمين غيبت پس بطول انجامد زمان آن تا آنکه از اين امر اکثر قائلين بان برگردند پس ثابت نماند بر آن مگر کسيکه او را يقين قوي و معرفت صحيح باشد و نيابد در سينه خود تنگي يعني انکار ازحکم ما و تسليم شود از براي فرمان ما اهل بيت و بعضي از شراح احاديث در ذيل اين خبر شريف فرموده بدانکه اين دو غيبت که در اين خبر است آن دو غيبت صغري و کبري که درالسنه و افواه علماء بلکه مطلق شيعه اثني عشريه دائر است نيست چرا که آن فقط اصطلاحي است از علماء و ارباب حديث که ازمنه نصب نواب خاصه و سفراء مرضيه راغيبت صغري نامند و از بدو آن سداد باب نيابت خاصه غيبت را کبري گويند هر چند همين معني را هم از مطاوي پاره از اخبار ميتوان استفاده نمود وليکن بر اين اصطلاح در اخبار و آثار تصريحي نيست بلي آنچه مضمون بعض اخبار است که از جمله همين خبر است اين استکه از براي حضرت قائم ارواحنا فداه دو غيبت است که يکي زمانش کوتاه و ديگري بس دراز است چون در اين خبر زمان غيبت کوتاه آن جناب تحديد شده که شش روز و شش ماه و شش سال است پس مقصود يکبره از زمان غيبت است که نسبت بسائر ازمنه نوع اختصاص و امتيازي دارد و از سياق خبر تقدم زمان اين غيبت بر زمان غيبت طولي نيز مستفاد ميشود پس ابتداء اين غيبت يا زمان ولادت و يا زمان امامت آن حضرت است و بلا شبهه هر يک از اين دو زمان را يکقسم امتيازي نسبت بساير ازمنه بوده است زيرا که غيبت آن حضرت در بدايه ولادت تا اوائل امامت يکنحو غيبت بوده و از اوائل امامت تا زمان استقرار امر نيابت خاصه يکنحو ديگر بوده است و اين خبر قرنيه است بر اينکه لفظ او که در روايت اصبغ ببن نباته از اميرالمومنين است که سنه ايام او سته اشهر او ستت سنين از براي ترديد نيست بلکه از براي جمع وبمعني واو است و لفظ حيرت در آن خبر قرينه است بر اينکه مراد از غيبت در هر دو خبر همان زمان اوائل امامت است که امر غيبت و حيرت بواسطه شدت طلب و تحري معتمد و معتضد عباسي در نهايت شدت و مال سختي بوده است اين است آنچه در نظر فقير در معني دو خبر اظهر است و آنچه را که علامه مجلسي ره اظهر دانسته چنانچه در صبيحه چهارم که از اين عبقريه هفتم است مذکور شده در نظر فقير غير ظاهر است و الله العالم.