بازگشت

صبيحه 28


صدوق عليه الرحمه در کمال الدين از حضرت حسين بن علي روايه نموده که فرمود من و برادرم بر جدم رسول خداي داخل



[ صفحه 204]



شديم پس مرا بر زانوي چپ و برادرم را بر زانوي راست نشانيده ماها را همي ببوسيد و فرمود بابي انتما من امامين سبطيين اختار کما الله مني و من ابيکما و من امکماو اختار من صلبک يا حسين تسعه ائمه تاسعهم قائمهم و کلهم في الفضل و المنزله سواء عندالله تعالي يعني پدرم فدايي شما دو امام و دو سبط باد که خداوند شما را از من و پدرتان و مادرتان اختيار فرموده اي حسين از صلب تونه تن امام را که نهم آنها قائم ايشان است اختيار نموده و تمامت آنان در فضل و منزلت نزد خداي تعاي برابرند علامه مجلسي ره بعد از ذکر اين خبر ميفرمايد ظاهر آنست که ضمير يعني ضميرجمع راجع بتسعه ميباشد پس منافات ندارد فضل اميرالمومنين و حسنين را بر سائر ائمه چنانکه از بعض از اخبار ظاهر ميشود و بعضي از فضلاء بعد از ذکر اين فرمايش مجلسي ره فرموده بلي اگر چه ارجاع ضمير بتسعه دفع اشکال افضليت ائمه ثلثه را ميکند ليکن در بعضي از اخبار تصريح با فضيلت حضرت قائم عجل الله فرجه شده پس اين اشکال بحال خود باقي خواهد بود لذا ما را در اين مقام مقالي استکه علي امي حال دفع تعارض و رفع اشکال بان ميشود خواه ضمير راجع بتسعه باشد و خواه راجع بکل باشد پس از آن فرموده است بدانکه چنانکه نسبت حضرت واحب الوجود جل سلطانه بجميع سلسله ممکنات من الدره و الذره و العقل و الهيولي و الامر و الخلق متساوي است الرحمن علي العرش استوي قال الصل استوي علي کل شي فليس شي ء اقرب اليه من شي ء و في روايه اخري اسوي فيکل شي فليس شي ء اقرب اليه من شي ء لم يبعد منه بعيد و لم يقرب منه قريب استوي فيکل شي ء هم چنين ممکنات را نسبت بساحت قدس واجبي من حيث الامکان و المخلوقيه و المربوبيه علي السواء است ما تري في خلق الرحمن من تفاوت و تفاوت و تفاضل ميان مراتب ممکنات از اضافه و نسبت آنها است بيکديگر فاذا نسب بعض الي بعض فبعض جبروتي و بعض ملکوتي و بعض ناسوتي بعض جماد و بعض نبات و بعض حيوان و بعض انسان کذلک نفوس طيبه و ذوات قدسيه حجج الهيه چون اضافت شوند بحضرت ربوبيت تعالي شانه از حيث نبوت و رسالت و امامت منبعثه از صقع ربوبي همه متساوي و در درجه واحده و مرتبه فارده اند لا تفرق بين احد من رسله و هرگاه بعضي اضافت شوند به بعض ديگر در اين مقام تفاوت و تفاضل پديد آيد بعضي نبي و بعضي رسول و بعضي اولوالعزم باشند علي تفاوت شئونهم و اختلاف مراتبهم و بعض خاتم کنبينا محمدتلک الرسل فضلنا بعضهم علي بعض اگر در نفس اخبار صادره از معادن عصمت تدبر شود آنچه عرض شد معلوم و مفهوم شود زيرا ه در اخبار تفاضيله نسبت ايشان بيکديگر داده شده چنانکه فرموده اند درباره اميرالمومنين ابوهما خير منهما يا افضل منهما و درحق حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه فرموده اند تاسعهم قائمهم و هو افضلهم ليکن دراخبار استوائيه مساوات را نسبت بحضرت حق و عنديه واجب الوجود مطلق داده اند چنانکه در همين خبر فرموده سواء عندالله تعالي پس بانچه بيان شد تنافي بين بعض آيات و تعارض ميان اين دو قسم اخبار بکلي مندفع و مرتفع خواهد شد و ما را عقيدت در خصوص مراتب ائمه هدي عليهم السلام نسبت بيکديگر همانا افضليت حضرت امام غائب منتظر و خاتم الائمه الاثني عشر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء ميباشد بر کل ائمه وآنوجود مسعود مبارک را بعد از جد امجدش عقل کل و خاتم رسل صلوات الله عليه و اله اول شخص عالم امکان و نخست تعين نشائه کن فکان ميداند و اگر حضرت قادر سبحان مراتوفيق بخشد هر آينه کتابي جداگانه در اثبات اين مدعي خواهم پرداخت و دعوي خود رابراهين ساطعه و ادله قاطعه روشن و هويدا خواهم ساخت انتهي کلامه بعين عبارته اين ناچيز گويد در اين مختار اين فاضل تامل نما که جاي تامل است.