صبيحه 09
در بحار و غيبت نعماني طوسي از حضرت امير المومنين روايتشده استکه آن حضرت فرمود که شما مانند زنبور عسل باشيد در ميان مرغان هيچ مرغي نيست مگر اينکه زنبور را ضعيف و حقير ميشمارد اگر آنها بدانند که در شکم زنبور چگونه برکت هست هر آينه آنرا ضعيف نميشمارند با خلايق باز بانها و بدنهاي خود خلطه و آشنائي بکنيد ليکن با دلها و کردارها از ايشان دوري بورزيد سوگند ياد ميکنم بانخدائيکه روح من در قبضه قدرت او است هر آينه چيزيرا که دوست ميداريد يعني ظهور صاحب اين امر را نخواهيد ديد تا وقتيکه بعضي از شما بروي بعض ديگر تف بيندازد و بعضي هم بعض ديگر را کذاب و دروغگو بنامد و تا وقتيکه از شما يا اينکه فرمود از شيعه من باقي نماند بقدر سرمه در چشم و نمک در طعام يعني همه از دين برگردند و در سر اعتقاد خود باقي نمانند مگر قليلي و مثلي در اينباب براي شما ميگويم و آن اين استکه مردي قدري گندم داشته باشد و آنرا از غش و زوان و غيره پاک و پاکيزه کند و در ميان خانه اش بگذارد و زماني در آنجا بماند بعد از آن برود و به بيند که شپش گندم در ميان آن افتاده پس آنرا بيرون آورد و پاک و پاکيزه گرداند و بعد از آن برگرداند و در جاي خودش بگذارد و تا بمدتي آنرا بدين نهج بکند تا اينکه قدر قليلي از آن بقيه خرمن که شپش بان ضرري رساند باقي بماند هم چنين است حال شما که از يکديگر تميز يافته و جدا کرده ميباشيد حتي آنکه باقي نميماند از شما مگر قدر قليلي که فتنه بانها ضرر نرسانيده اين ناچيز گويد که قول آن حضرت که فرمود شما مانند زنبور عسل باشيد الخ امر فرمودن ايشان است به تقيه يعني شما اعتقادات خود را در دلهاي خود پنهان بداريد و بدشمنان اظهار مکنيد آنها را چنانکه زنبور عسل چيزيرا که در شکم دارد اگر
[ صفحه 198]
ظاهر بکند هر آينه مرغان به تمناي بيرون آوردن عسل از شکم آنها همه آنها را فاني ميکنند و زنبوري باقي نميگذارند.