بازگشت

مسکه 05


و نيز در آنجا از طريق اهل سنت روايتکرده از داود رقي گفت داخلشدم بر جعفر بن محمد عليهما السلام پس فرمود چه سبب طول کشيدن آمدن تو شد نزد ما ايداود گفتم حاجتي مرا عارض شد در کوفه که سبب شد که شرفيابيم بخدمه تو طولکشيد فداي تو شوم فرمود چه ديدي در آنجاگفتم ديدم عم تو زيد را بر اسب در ازدميکه و قراني بهيکل انداخته و فقهاي کوفه دورشرا گرفته در حالتيکه ميگفت اي اهل کوفه منم علم ميان شما و خدايتعالي بتحقيق که شناخته ام آنچه در کتاب خدا است از ناسخ او و منسوخ او پس حضرت ابو عبد الله عليه السلام فرمود ايسماعه بن مهران بياور آنصحيفه را پس صحيفه سفيدي آورد و بمن داد و فرمود بخوان اين از آن چيزهائي است که در نزد ما اهلبيت است که بميراث ميبردبزرگي از ما از بزرگي از زمان رسولخدا صلي الله عليه و اله يس خواندم آنرا پس ديدم در آن دو سطر سطر اول لا اله الا الله محمد رسول الله و سطر دوم آن عده الشهود عند الله اثني عشر شهرا في کتاب الله يوم خلق السموات منها اربعه حرم ذلک الدين القيم علي بن ابيطالب و الحسن بن علي و الحسين بن علي و علي بن الحسين و محمد بن علي و جعفر بن محمد و موسي بن جعفر و علي بن موسي و محمد بن علي و علي بن محمد و الحسن بن علي و الخلف منهم الحجه آنگاه فرمود بمن ايداود آيا ميداني که در کجا و چه زمان نوشته شده گفتم ايفرزند رسولخدا خداوند داناتر است و رسول او و شما فرمود پيش از آنکه خلق شود آدم بدو هزار سال پس کجا زيد را تباه ميکنندو ميبرند و نيز روايتکرده از شيخ ثقه ابو الحسين عبد الصمد بن علي و بيرون آورد تمام خبر را از اصل کتاب خود و تاريخ آن سنه دويست و پنجاه و هشت بود که آنرا ازعبيد بن کثير ابي سعد عامري شنيده بود گفت خبر داد مرا نوح بن جراح از يحيي بن اعمش از زيد بن وهب از ابن ابي جحيفه سواي که از سواه بن عامر است و حارث بن عبدالله حارثي همداني و حارث بن شرب هر يک خبر دادند که ايشان در نزد علي بن ابيطالب عليه السلام بودند پس هر گاه حسن عليه السلام پيش ميايد ميفرمود مرحبا اي پسر رسولخدا و هر گاه حسين عليه السلام پيش ميامد ميفرمود پدرم فداي تو اي پسر بهترين کنيزان پس کسي عرض کرد بانجناب يا امير المومنين چه شد شما را که آنرا بحسن ميگوئيد و اينرا بحسين ميگوئيد عليهما السلام و کيست بهترين کنيزان فرمود اين مفقود رانده شده آواره (م ح م د) بن الحسن بن علي پسر اينحسين و دست مبارک را بر سر حسين عليه السلام گذاشت.