و از ايشان است محدث فاضل ملاعلي قاري که او را از اکابر محدثين خود ميدانند در مرقاه شرح مشکوه بعد از ذکر خبر بنوي که پس از آن جناب دوازده خليفه خواهد بود گفته که شيعه حمل کردند اينحديث را بر اينکه ايشان از اهلبيت نبوتند پي در پي اعم از آنکه برايشان خلافت حقيقيه باشد يعني ظاهري ياباستحقاق اول ايشان علي و شمرد تا مهدي عليهم السلام حسب آنچه ذکر کرده ايشان رازبده الاولياء خواجه محمد پارسا در کتاب فصل الخطاب بتفصيل و متابعت کرده او را مولينا نورالدين عبدالرحمن جامي در اواخر شواهد النبوه و هر دو ذکر نمودند فضايل و مناقب و کرامات و مقامات ايشان را و در آن رديست بر روافض که گمان بردند باهل سنت که ايشان دشمن دارند اهلبيت را باعتقاد فاسد و وهم کاسد خود و ايضا از ايشان است محمد بن محمد بن محمود الحافظي البخاري که معروف است بخواجه محمد پارسا و ملا جامي در نفحات الانس او را مدح بليغ نموده در کتاب فصل الحطاب گفته و چون گمان کرد ابو عبدالله جعفر بن ابي الحسن علي الهادي عليه السلام که فرزندي براي برادرش ابي محمد حسن عسکري عليه السلام نيست و ادعا کرد که برادرش حسن عسکري امامت را در او قرار داد ناميده شد کذاب و عقب از ولد جعفر بن علي در علي بن جعفر است و قعب اينعلي در سه نفر است عبدالله و جعفر و اسمعيل و ابو محمد حسن عسکري عليه السلام فرزندش محمد معلوم است در نزد خاصه اصحاب او وثقات اهل او آنگاه مختصري از حديث حکيمه خاتون نقل کرده و در آخر آن گفته که حضرت عسکري عليه السلام فرمود ايعمه ببر اين فرزند را بنزد مادرش پس او را بردم و بمادرش برگرداندم حکيمه گفت پس آمدم نزد ابي محمد حسن عسکري پس ديدم آن مولود را که در پيشروي او است و بر او جامه زردي است و آن قدر بهاء نور داشت که قلب مرا ماخوذ داشت پس گفتم ايسيد من آيا در نزد شما علمي هست در اين مولود مبارک پس آن را القافر مائي بمن فرمود ايعمه اينست آنکه بايد انتظار او را داشت اين است آنکه بشارت دادند ما را باو حکيمه گفت پس من بسجده افتادم براي شکر خداوند بر اين مژده گفت آنگاه تردد ميکردم نزد ابيمحمد حسن عسکري عليه السلم پس او را نميديدم پس روزي باو گفتم ايمولاي من چه کردي با سيد و منتظر ما فرمود سپرديم او را بکسيکه سپرد مادر موسي باو پسر خود را و ابن عربي عربي مالکي با آنهمه نصب و عداوتيکه با اماميه دارد حتي در مسامره خود ميگويد رجبيون جمعي از اهل رياضتند در ماه رجب که اکثر کشف ايشان اينست که رافضيان را بصورت خوک ميبينند در باب سيصدو شش از فتوحات خود ميگويد و بدانيد که لابد است از خروج مهدي عليه السلام لکن بيرون نمايد تا آنکه پرشود زمين از جور و ظلم پس پرميکند آن را از قسط و عدل و اگر نماند از دنيا مگر يکروز خداوند طولاني ميکند آن روز را تا آنکه خلافت کند اين خليفه و او از عترت رسول الله صلي الله عليه و آله است از فرزندان فاطمه جد او حسين بن علي بن ابيطالب عليهما السلام است و والد او حسن عسکري است پسر امام علي نقي پسر امام محمد تقي پسر امام علي الرضا پسر امام موسي الکاظم پسر امام جعفر الصادق پسر امام محمد الباقر پسر امام زين العابدين علي پسر امام حسين پسر علي بن ابيطالب عليهم السلام تا آخر کلام که شرحي است از اوصاف و حالات خروج آن جناب انتهي الخبر المروي عينه.