بازگشت

مسکه 02


ايضا در نجم ثاقب است که عريض الفخذين رانهاي مبارکش عريض است و در علوي ديگر اذيل الفخذين في الفخذه اليمني شامه و در بعضي نسخ و اربل يعني رانش گوشت زياد دارد و اذيل نيز کنايه است از پهنائي و در ران راستش علامتي است و در صادقي است احمش الساقين ساقهاي مبارکش باريک بود و در شکم و ساق مانند جد خود امير المومنين عليه السلام است و در صادقي يا باقري است شامه بين کتفيه من جانبه الاسير تحت کتفيه ورقه مثل ورقه الاس علامتي ميان دو کتف دارد از طرف چپ زير دو کتف مبارکش ورقي است مثل برگ درخت مورد و در نبوي است اسنانه کالمنشار و سيفه کحريق النار دندانهايش مانند اره در تيزي و حدت يا در انفراج از يکديگر و شمشيرش چون آتش سوزان و در نبوي ديگر است کان وجهه کوکب دري في خده الايمن خال اسود گويا رخسارش چون ستاره درخشان در روي راستش خال سياهي است افرق الثنايا دندانهايش از يکديگر جدا است و در نبوي ديگر المهدي طاوس اهل الجنه وجهه کالقمر الدري مهدي عليه السلام طاوس اهل جنه است و چهره مبارکش مانند ماه درخشنده است عليه جلابيب النور بر بدن مبارکش جامها است از نور و در رضوي است عليه جيوب النور تتوقد بشعاع ضياء القدس حاصل مضمون بنابر بعضي از احتمالات بر آن جناب جامهاي قدسيه و خلقهاي نورانيه ربانيه است که متلالا است بشعاع انوار فيض و فضل حضرت احديت جلت عظمه و در خبر علي بن ابراهيم بن مهزيار است بروايت شيخ طوسي کاقحوانه ارجوان قد تکاثف عليها الندي و اصابها الم الهوي در لطافت و رنگ چون گل بابونه و ارغوانيکه شبنم بر آن نشسته و شدت سرخيش را هوا شکسته و شايد بيان گندم گوني آن حضرت را نموده که سفيدي و سرخي آندو گل با سمرت درآميخته و مجلسي احتمالداده که اصل نسخه اقحوانه و ارجوان بوده يا دوم بدل اول بوده و ناسخ هر دورا ضبا نموده يا اقحوانه ابيض بوده کغصن بان او کقضيب ريحان قدش چون شاخه بان درخت بيد مشک يا ساقه ريحان ليس بالطويل الشامخ و لا بالقصير اللازق نه دراز بي اندازه و نه کوتاه بزمين چسبيده بل مربوع القامه مدور الهامه قامتش معتدل و سر مبارکش مدور صلب الجبين پيشاني مبارکش فراخ يا تابان و نرم ازج الحاجبين ابروانش کشيده و مقوس اقني الانف گذشت سهل الخدين گوشت روي مبارکش کم است.