بازگشت

مسکه 01


در نجم ثاقب است که مخفي نماناد که شمائل آن حضرت در اخبار متفرقه بعبارات مختلفه و متقاربه از طرق خاصه و عامه مذکور است و ذکر تمام هر خبر با ماخذ آن موجب تطويل است لهذا بمحل حاجت از متن هر يک قناعتکرده با ترجمه آن و ترجيح بعضي بر بعضي درصورت اختلاف و عدم امکان اجتماع خروج است از وضع کتاب شيخ صدوق در کمال الدين روايتکرده که رسولخدا فرمود مهدي عليه السلام شبيه ترين مردم است بمن در خلق و خلق و بروايتي فرمود شمايل او شمايل من است و خراز روايتکرده در کفايه الاثر که آن جناب فرمود پدر و مادرم فداي همنام من و شبيه موسي بن عمران و در غيبت فضل بن شاذان بسند معتبر از آن جناب مروي است که فرمود نهم از امامان که از صلب حسين اندقائم اهلبيت من و مهدي امه من است و شبيه ترين مردمان است بمن در شمائل و افعال و اقوال و در غيبت نعماني مروي است از کعب الاحبار که گفت قائم مهدي عليه السلام از نسل علي عليه السلام است شبيه ترين مردم است بعيسي بن مريم در خلق و خلق و سيماء و هيئت الخ و عامه نيز روايتکرده اند که آن جناب شبيه ترين خلق است بعيسي در دو علوي است در شمايل آن جناب ابيض مشرب حمره سفيديکه سرخي باو آميخته و بر اوغلبه کرده و در صادقي است اسمر يعتوره مع سمرته صفره من سهر الليل گندم گون که عارض شود آنرا با گندم گونيش زردي از بيداري شب اين اختلاف لون در شمايل رسولخدانيز شده و در آنجا جمع کردند باينکه آنچه از جسد برهنه و مواجه آفتاب ميشد گندم گون بود و آنچه مستور بود بجامه سفيد بود و در اخبار عامه است که لونه لون عربي و جسمه جسم اسرائيلي رنگش رنگ عربي است و جسمش چون جسم بني اسرائيل يعني در طول قامه و بزرگي جثه و در علوي است شاب مربوع جواني است ميانه قد و در نبوي است اجلي الجبينين فراخ است پيشاني مبارکش يا خوبرو که هر دو موي پيشاني او رفته و در صادقي است مقرون الحاجبين ابروان مبارکش بهم پيوسته اقني الانف بيني مبارکش باريک دراز که در وسطش في الجمله انحدابي داشت و در علوي است حسن الوجه و نور وجهه يعلو سواد لحيته و راسه نيکو رو است و نور رخسارش چنان درخشان است که مستولي شده بر سياهي ريش و سر مبارکش و در نبوي است وجهه کالدينار چهره اش در صفا و بعيسي مانند اشرفي است علي خده الايمن خال کانه کوکب دري بر روي است آن جناب خالي است که پنداري ستاره است درخسان و در علوي است افلج التنايا ميان دندانهاي مبارکش گشاده است حسن الشعر يسيل شعره علي منکبيه نيکو مو است مويهايش بر کتف مبارکش ريخته و در خبر سعد بن عبد الله است و علي راسه فرق بين و فرتين کانه الف بين واوين و در باقري است مشرف الحاجبين ميان دو ابروانش بلند است غايرالعينين چشمانش در کاسه سر مبارکش فرو رفته يعني برآمدگي ندارد بوجه اثر در روي مبارکش اثري است و در صادقي است شامه في راسه در سر مبارک علامتي دارد و در علوي است مبدح البطن و در علويست ضخيم البطن و در صادقي است منتدح البطن و معني اينفقرات متقاربست يعني شکم مبارکش بزرگ و فراخ و پهن است و در باقري است واسع الصدر مترسل المنکبين عريض ما بينهما سينه مبارکش فراخ است و کتفهايش فرو هشته وميان آن پهن و در خبر ديگر عريض ما بين المنکبين و در صادقي است بعيد ما بين المنکبين ميان دو کتف مبارکش عريض و دور است و در علوي است عظيم مشاش المنکبين سر استخوان کتف شريفش بزرگ است کث اللحيه اکحل العينين براق الثنايا في وجهه خال في کتفه علائم نبوه النبي صلي الله عليه و اله ريش مبارکش انبوه و چشمانش سياه سرمه گون و دندانش درخشنده در رخسارش خالي است و در کتفش علامتهاي نبوت پيغمبر صلي الله عليه و اله که معروف است بمهر نبوت و در رنگ و شکل و نقش آن اختلاف بسيار است.