بازگشت

مسکه 07


در دار السلام عراقي است که بدانکه اصحاب ما رضوان الله عليهم در اينباب اختلافکرده اند از شيخ مفيد وشيخ طوسي طيب رمسهما و جماعتي از متاخرين قول بمنع و حرمه نقلشده و از علي بن عيسي صاحب کشف الغمه و خواجه نصير الدين طوسي و شيخ بهائي نور الله ضريحهم نقل جواز شده و منشا اين اختلاف اختلاف اخبار است در دلالت بر منع و رخصت و از جمله اخبار منع روايت محمد بن همام است که گفت شنيدم که محمد بن عثمان عمروي ميگفت که بيرون آمد توقيع بخط آن حضرت که آنرا ميشناختم که هر کس ذکر کند مرا بنام من بر او باد لعنت خدا و روايت صدوق باسناد صحيح خود از صادق که فرمود صاحب الامر کسي است که نام نميبرد او را مگر کافر و روايت ديان بن صلت که گفت سئوالکرده شد از حضرت رضا عليه السلام از قائم فرمود که او کسي است که جسم او ديده نميشود و نام او بده نميشود و روايت باقر که فرمود که عمر پرسيد از امير المومنين از مهدي فرمود اما اسم او پس خليل و حبيب من رسولخدا عهد گرفته از من که خبر از نام او ندهم تا آنزمان که خدا او را مبعوثکند و آن از جمله اموريست از علم خدا که سپرده است آنرا برسولخدا



[ صفحه 47]



و روايت ابي هاشم جعفري که گفت شنيدم از حضرت ابي الحسن عسکري که فرمود خلف بعد از من فرزندم حسن باشد و چگونه باشد حال شما در خلف بعد از خلف عرض کردم فداي تو شوم از چه جهت فرمود از آنجهه که شما شخص او را نميبينيد و ذکر نام او هم از براي شما حلال نباشد عرض کردم پس چگونه او را ذکر کنيم فرمود بگوئيد الحجه من آل محمد صلوات الله عليه و روايه ابن ابي يعفور از صادق عليه السلام که فرمود پنجم از اولاد هفتم شخص او از ايشان غايب شود و از براي ايشان نام او حلال نباشد و روايت عبد الله عالجي که گفت سئوالکردم مرا بعض اصحاب من بعد از وفات ابو محمد که سئوال کنم از نام و مکان پس توقيع در جواب بيرون آمد که اگر دلالت کني ايشانرا بر اسم آنرا شايع کنند و اگر بشناساني ايشانرا مکانرا دلالتکنند مردم رابر آن و از جمله روايات اخباري است که دلالت ميکند بر اينکه ائمه تعبير از اسم شريف بحروف مقطعه يعني (م ح م د) مينمودند و بکنايات مثل آنه اسم او اسم رسول الله است تعبير ميفرمودند.