بازگشت

مسکه 04


بدانکه يکي از اسامي آن جناب ناحيه مقدسه است که در جنات الخلود گفته که در ايام تقيه گاهي آن حضرت را باين لقب ميخواندند و از جمله اسامي آن حضرت واقيذ است که در کتاب مذکور مسطور است که اين لقب آن جناب است در کتب سماويه يعني غايب شونده مدت مديد و در تاريخ عالم آراء مذکور است که اسم آن حضرت در توريه واقيذ ما نوشته شده و ديگر از اسامي آن حضرت وتر است که در مناقب قديمه و هدايه آنرا از القاب شمرده يعني تنها و طاق و فرد و متفرد در کمال و فضايل که ممکن باشد تحقق آن در نوع بشر و در خصايص و اکرامات مخصوصه الهيه که گذشت و خواهد آمدکه احدي از حجج قبل از آن جناب بانها سرفراز نشده و ديگر وجه است که در هدايه آنرااز القاب شمرده و در زيارت آن جناب است السلام علي وجه الله المتلقب بين اظهر عباده و ديگر از اسامي آنسرور ولي الله است که مکرر در اخبار باين لقب مذکور شده خصوص در لسان رواه و در يد باسطه بيايد که خداوند در شب معراج فرمود که او يعني قائم عليه السلام ولي منست براستي و در کفايه الاثر خراز مروي است از رسولخدا صلي الله عليه و اله که فرمود چون برسد وقت خروج او براي او است شمشيري غلافکرده پس ندا کند او را شمشير که برخيز اي ولي الله و بکش دشمنان خدا را و در خبر ديگراست که علم آن حضرت نيز در آنوقت همين ندا کند و ديگر يمين است که در هدايه از القاب شمرده و آن مثل يد باسطه است خاتمه للعبقريه قابله للهديه بدانکه بيشتر اسامي و القاب و کنيه هائي که ذکر شد از جانب مقدس حضرت باريتعالي و انبياء و اوصياء عليهم السلام و نام گذاردن خدايتعالي و خلفائش اسميرا براي کسي نه مثل نام گذاردن متعارف خلايق است که در آن رعايت و ملاحظه معني آن اسم و وجود و عدم آن در آنشخص نکنند و بسا شود که براي پست رتبه و فطرت و مذموم الخلقه و خصلت اسامي شريفه نام گذارند و لکن خدايتعالي و اوليائش تا معني آن اسم در آنشخص راست نيايد آن اسم را براي او نگذارند و شود که ملاحظه معاني و صفات متعدده در يک اسم شريف شود و براي آنها آن اسم را باو بخشنده و از اينجهه است که در اخبار مکرر ابتداء و در مقام جواب سائل علت اسماء و القاب شريفه حجج عليهم السلام را بيان فرمودند و براي پاره وجوه متعدده ذکر نمودند چنانچه در وجه کنيه بودن ابو القاسم براي رسولخدا فرمودند چون پسري داشتکه او را قاسم ميگفتند و نيز فرمودند چون آن جناب پدر امت است و رئيس امه امير المومنين است و او قاسم بهشت و دوزخ است پس آن حضرت ابو القاسم است يعني پدر امير المومنين است و نيز فرمودند چون آن جناب قسمت ميکند رحمترا در ميان خلق روز قيامه و هکذا در ساير اسامي و القاب و از اينجا معلوم ميشود که کثرت اسامي و القاب الهيه کاشف است از کثرت صفات و مقامات عاليه که هر يک دلالت بر خلق و صفتي و فضل و مقامي کند بلکه بعضي بر جمله از آنها و از آنها بايد پي برد بانمقامات بانقدر که لفظ گنجايش و فهم را راه باشد وظاهر شد نيز که درک اندکي از مقام امام زمان عليه السلام از قوه بشر بيرون است



[ صفحه 44]