بازگشت

مسکه 10


ديگر از اسامي آن بزرگوار موتور است چنانچه در چند خبر شريف باين لقب مذکور شده و موتور بوالد آنست که پدرش کشته شده و خوانخواهي او نشده و مجلسي ره فرموده که مراد بوالد يا حضرت عسکري عليه السلام است يا جناب امام حسين عليه السلام يا جنس والد که شامل باشد مر همه ائمه عليهم السلام را و در خبري موتور بابيه دار دانهم مثل سابق است و چون طلب خون امامان گذشته نشد وارث امامت بانجناب رسيد پس آنحق منتقل بانحضرت شد و طلب خون جميع را خواهد کرد بلکه چونوارث جميع انبياء و مرسلين و اوصياء راشدين است طلب خون تمام را خواهد کرد که شهيد شدند چنانچه در دعاي ندبه صريحا مذکور است و بملاحظه تمام آنها بمنزله والدند براي آن جناب که ازهمه ارث برده پس موتور است بتمام آنسلسله عليه الهيه و در غيبت نعماني مروي است از جناب صادق عايه السلام در حديثي که فرمود بابي بصير اي ابا محمد بدرستيکه قائم عليه السلام خروج ميکند موتور خشمناک بر بدن او است پيراهن رسولخدا صلي الله عليه و اله که بر بدن آن جناب بود روز احد يعني آن پيراهن خون آلود چنانچه بيايد در وارث و ديگر از اسماء شريفه آن بزرگوار مامول است چون مومل يعني آنکه آرزو و اميد او را دارند چنانچه در غيبت نعماني از جناب صادق عليه السلام مروي است که بعد از ذکر جمله از علامات فرمود آنگاه برميخيزد قائم مامول و امام مجهول الخ و در غيبت فضل فرمود سلطان مامول و در زيارت ماثوره آن جناب است السلام عليک ايها الامام المامور و در مصباح شيخ طوسي و غيره مروي است از عاصم بن حميد که حضرت صادق عليه السلام فرمود و ذکر نمود علي براي حاجه که آن روزه



[ صفحه 39]



گرفتن روز چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه و غسل و پوشيدن لباس نظيف و رفتن بر بام خانه و دو رکعت نمازگذاردن است و خواندن دعائيکه يکي از فقرات آن اينست که متقرب ميشوم بتو ببقيه باقي مقيم بين اولياي خود که پسنديدي او را براي نفس خود طيب طاهر فاضل خير نور زمين و عماد او و رجاء اين امت و سيد ايشان آمر بمعروف و ناهي از منکر ناصح امين که موديست از پيغمبران خاتم اوصياء نجباء طاهرين صلوات الله عليهم اجمعين و از جمله اسامي آن بزرگوار عاليمقدار مضطربست چنانکه در نجم ثاقب ااز تفسير علي بن ابراهيم نقلکرده از جناب صادق که فرمود در آيه شريفه امن يجيب المضطر اذا دعاه و يکشف السوء و يجعلکم خلفاء الارض که نازلشده در حق قائم عليه السلام او است و الله مضطر هر گاه دو رکعت نماز بخواند در مقام يعني مقام ابراهيم عليه السلام و خدايرا بخواند پس اجابت ميکند او را و برطرف ميکند سوء راو ميگرداند او را خليفه زمين و در تاويل الايات شيخ شرف الدين مروي است از جناب باقر عليه السلام که فرمود در آيه مذکوره که آن نازلشده در قائم عليه السلام چون خروج کند عمامه بر سر نهد و در مقام نماز کند و بسوي پروردگار خود تضرع نمايد پس هرگز رايتي از او برنگردد يعني بهر جا فرستد فتح کند و نيز از جناب صادق عليه السلام روايتکرده که فرمود بدرستيکه قائم عليه السلام چونخروجکند داخل مسجد الحرام شود و رو بکعبه نمايد و پشت بمقام ابراهيم عليه السلام آنگاه دو رکعت نماز بجاي آورد آنگاه برخيزد پس بگويد ايمردم من سزاوارترين مردمم بابراهيم من سزاوارترين مردمم به اسماعيل ايمردم من سزاوارترين مردم بمحمد صلي الله عليه و اله آنگاه دستهاي خود را باسمان بلند کند پس دعا نمايد و تضرع کند تا اينکه برو درافتد و اين است قول خدايتعالي امن يجيب المضطر الخ و از جمله اسامي آن امام والا مقام مقتصر است چنانکه در مناقب قديمه آنرا از القاب شمرده و شايد مراد اين باشد که جميع انبياء و اوصياء گذشته در ايام رياست و عزلت مبتلا بودند بمعاشرت وموانست و مصاحبت بلکه مواصلت و مناکحت با منافقين و فاسقين و مامور بودند بمدارات و موالفت با آنها بجهه حفظ و بقاي دين و عصابه مومنين و لکن حضرت مهدي صلوات الله عليه اقتصار خواهد فرمود از انصار و اعوان و مصاحب بمومنين مخلصين و عباد صالحين که خدايتعالي از ايشان مدح فرموده و خبر داده که عباد النا اولي باس شديد چنانچه عياشي روايتکرده و بقول خود ان الارض يرثها عبادي الصالحون چنانچه علي بن ابراهيم روايتکرده و رشته الفت و مجالست و موانست با کفار و منافقين بالمره گسسته خواهد شد صالح و طالح و طيب و خبيث از يکديگر جدا شوند و هرگز باحدي از ايشان متعين نشود چنانچه بسيار ميشد که جد اکرمش باعانه منافقين جهاد ميکرد با مشرکين و احتمال ميرود که کلمه مذکوره منتصر باشد يعني داد گيرنده و ازآيه شريفه اخذ شده باشد که و لمن انتصر بعد ظلمه فاولئک ما عليهم من سبيل چنانچه در تفسير قمي مروي است از جناب باقر عليه السلام که فرمود يعني قائم عليه السلام و اصحاب او چونخروج کرد داد گيرد از بني اميه و از کذابين و ناصبيان.