ديدن يکي از طلاب مدرسه مروي واقع در طهرانست آن حضرت را در آنمدرسه و نشناختنش خبر داد ما را عبد صالح ثقه تقي حاج حبيب الله عم شيخنا شيخ آقا بزرگ طهراني صاحب کتاب ريعه الي کتب الشيعه که بحمد الله پنج جلد آن طبع شده است گفت خبر داد بما عالم ورع تقي حاج سيد خليل طهراني عمه زاده ما گفت در اياميکه مشغول بتحصيل بودم در مدرسه خان مروي که در طهران است يکي از طلاب آنمدرسه مشغول باعمالي بود بجهه تشرف بخدمه حضرت ولي عصر عجل الله فرجه مدت چهل شب و در ليله چهلم



[ صفحه 123]



نصف شب از حجره اش بيرون آيد بجهه بعضي از کارها چون رسيد بحوضيکه وسط مدرسه است شخصي را ديد ايستاده است آنجا و اخبار مينمايد باسم صاحبان خانهائيکه اطراف مدرسه است و ميگويد اينخانه ملک فلان و فلان بود تا چند طبقه پيش آن پس طلبه گفت که اين دزد است ميخواهد مرا مشغول کند آنگاه برود و دزدي کند گفت رفتم عقب خادم که پشت در مدرسه خوابيد و او را بيدار کردم و اخبار کردم او را بانچه گمان کرده بودم خادم گفت در مدرسه و در پشت بام بسته است دزد از کجا ميرود پس با هم آمديم بانموضعيکه آنشخص را ديده بودم که ايستاده است احدي را نديدم پس يقين کردم که آنشخص حضرت ولي عصر عجل الله فرجه بوده است.