مسکه 53
ديدن يکي از ارباب رياضت است آن سرور را در راه بلوچستان و نشناختنش آن حضرت را فاضل معاصر صاحب کتاب بضاعه مزجاه که در ذکر ادعيه است که در زمان غيبت حضرت ولي عصر ارواحنا فداه ميبايد خوانده شود که در ايران سنه هزار و سيصد و سي و پنج طبع شده فرموده که حاج ميرزا محسن تاج الواعظين در کتاب دره ذکر نمود که در زمان اقامت در فارس رساله مختصري از ابو اسحق اسفرائني ديدم در فوائد سوره مبارکه کوثر و توحيد و ال عمران که اگر کسي هر سه سوره را مداومت کند روزهاي جمعه از دنيا نرود مگر اينکه قائم آل محمد را زيارت کند بعد ذکر نموده که من موفق نشدم ولي يکي از احباء ملاومت کرد و رسيدخدمه آن بزرگوار و تفصيلش اين بوده که بسمت بلوچستان ميرفت بين راه گفت شخصي را ديدم سوار شتر است و لباس او بشکل لباس اهل بلوچستان است ولي جوان است سلام کردم جواب گفت بعد پرسيد مقصود از خواندن سور چه داري ميگويد گفتم زيارت حجت زمان گفت اگر او را ديدي چه ميخواهي گفتم چند سئوال دارم بايد بپرسم گفت سئوالات خود را بپرس پس با خود گفتم چه منبر دارد بين راهست و بايد راهي طي شود و صحبتي بداريم چند سئواليکه در نظر داشتم شروع بگفتن کردم از جمله يکي اين بود که اقرب
[ صفحه 119]
طرق بسوي خدا کدام است در جواب گفت اگر کيمياگري بتو بگويد که کيميا ميسازم و ميداني که دروغ ميگويد چرا که اگر سازنده بود اظهار نميکرد با اين تفصيل بقول دروغ او اعتماد ميکني ک شايد داشته باشد و مال خود را خرج ميکني و زحمت بسيار ميکشي پس آنچه ميگويم قول پيغمبر و ائمه راشدين است و حکماي ظاهري هم او را تصديق نموده اند مثل شيخ الرئيس بوعلي سينا در اشارات خود در غط تاسع پس چه ضرر دارد اگر عمر خود را صرف کني و چهلشبانه روز سوره مبارکه کوثر و توحيد و آل عمران را بخواني نه بقصد امتحان بلکه بقصد عبادت تا آنکه آنچه مقصود تو است عمل آيد ولي شخص سائل الحال که جواب ميشنود نميداند که گوينده جواب باو کيست و نميداند که حجت زمان است و ذکر نموده که اسفرائني از علماء عامه صاحب نور العين في مشهد الحسين است مولف گويد که از فرمايش آن حضرت که فرموده است نه بقصد امتحان معلوم ميشود که آنشخص اينعمل را بقصد امتحان که به بيند که نائل مقصود ميشود يا نه بجا آورده است اين ناچيز گويد سه نفر از علماء عامه منسوبند باسفرائني اول ابو اسحق ابراهيم بن محمد بن ابراهيم اسفرائني الفقيه الشافعي دوم ابو حامد احمدبن ابي طاهر الفقيه الشافعي سيمن محمد بن احمد بن تاج الدين مولف کتاب اللباب في النحو و اسفرائني صاحب آنرساله که اينمطلب را از او نقل نموده ظاهرا بقرينه تکنيه او بابي اسحق اولي از آنها است و اگر هر يک از دويمي و سيمي هم باشد از جمله علماء از اهل سنت محسوب ميشود که قائل بحيوه و وجود فعلي حضرت بقيه الله است چنانچه عده از ايشان در عبقريه هفتم از اين بساط ذکر گرديده شده اند فتبصر من کلماتهم.