مسکه 32
ايضا آن جناب در همان کتاب فرموده مره ثالثه شبي از مسجد الحرام بعد از اداء فريضه و نوافل متوجه بسمت منزل گرديده در بين راه که خالي از رفت و آمد بود بزرگواري خود را بمن نمود و فرمود شيخ محمد تقي انت فقيه اصفهان از استماع اين سخن روح افزا روحم تازه و فرحم بي اندازه گشت و لکن در حيرت ماندم که در اينشب تار اينغريب از شهر و ديار را که ميشناسد که نام و حال مرا ميداند و متعجب بودم که از کجا ميداند در دل خيال کردم که شايد حضرت ولي عصرو ناموس دهر عجل الله فرجه بوده باشد چون نظر کردم احدي را نديدم پس دانستم که بيش از اين قابليت تشرف بخدمه آنسرور نداشتم.