بازگشت

مسکه 02


بدانکه خبر پنجم شيخ ثقه جليل القدر عظيم الشان ابو محمد فضل بن شاذان نيسابوري که صد و هشتاد جلد کتاب تاليف فرموده و از حضرت رضا و جواد عليهما السلام روايت نموده و در آخر زمان عسکري وفاتکرده و حضرت بر او رحمت فرستاده در کتاب غيبت خود مسمي باثبات الرجعه روايتکرده از حسن بن محبوب از علي بن رياب که گفت حديثکرد مرا ابيعبد الله عليه السلام حديث طولاني از امير المومنين و در آخر آن حضرت جمله از فتن خر الزمانرا بيان فرمود تا خروج دجال پس فرمود آنگاه ظاهر ميشود امير امره و قاتل کفره سلطان مامول که متحير است در غيبت او عقول و او نهم از فرزندان تو است ايحسين ظاهر ميشود بين رکنين و غالب ميشود بر ثقلين و وا نميگذارد در زمين ادنين يعني پست رتبه و فطرتها را خوشا بحال مومنيکه درک ميکنند زمان او را و ميرسند هنگام او را و حاضر ميشوند در ايام او وملاقاتميکنند با اقوام او خبر ششم و نيز روايتکرده از ابن ابي عمير از حماد بن عيسي از ابي شعبه حلبي از ابيعبد الله از پدرش محمد بن علي از پدرش علي بن الحسين از عمش حسن بن علي بن ابيطالب که گفت پرسيدم از جد خود رسول خدا صلي الله عليه و اله از امامان که بعد از آن جناب خواهند بود پس فرمود که امامان بعد از من بعدد نقباء بني اسرائيل دوازده تنند که عطا نموده است خداوند بايشان دانش و فهم مرا و تو از ايشاني ايحسن پس گفتم يا رسول الله کي خروج خواهد کرد قائم ما اهل البيت فرمود جز اين نيست ايحسن که مثل او مثل روز قيامه است که پنهانداشته خداوند علم آنرا بر اهل آسمانها و زمين نميايد روز قيامه مگر ناگاه و بيخبر خبر هفتم و نيز روايتکرده از عبد الرحمن بن ابي نجران از عاصم بن حميد از ابي حمزه از ابي جعفر عليه السلام که فمرود پيغمبر با امير المومنين صلوات الله عليهما که يا علي زود باشد که قريش ظاهر سازند بر تو آنچه پنهانداشته اند آنرا و مجتمع شودکلمه ايشان بر ستم نمودن و غلبه کردن بر تو پس اگر اعوان و انصاري بيابي جهاد کن با ايشان و اگر نيابي بازدارد دست خود را و نگاه دار خون خود را پس بدرستيکه شهيد شدن از پي است تو را و بدانکه فرزند من انتقام خواهد کشيد در دنيا از آنها که بر تو و اولاد و شيعه تو ظلم کنند و خدايتعالي در آنجهان ايشانرا بعذاب شديد گرفتار خواهد گردانيد سلمان فارسي گفت ايرسولخدا کيست آنکه اينکار را خواهد کرد فرمود نهمين از اولاد پسر من حسين آنکه ظاهر گردد بعد از پنهان بودن طولاني پس اعلان نمايد امر خدا را و ظاهر سازد دين خدا را و انتقام کشد از دشمنان خدا و پرکند زمين را از عدل و داد چنانکه پر شده باشد از جور و ظلم سلمانگفت کي ظاهر خواهد شد يا رسول الله فرمود آنرا کسي نميداند مگر خدايتعالي لکن آنرا نشانه ها است که از جمله آنها است ندائي از آسمان و فرو رفتن جمعي بزمين در مشرق و فرو رفتني در مغرب و فرو رفتني در بيداء خبر هشتم و نيز روايتکرده از صفوان بن يحيي از ابي ايوب ابراهيم بن ابي زياد خزاز از ابي حمزه ثمالي از ابي خالد کابلي که او گفت داخلشدم بمنزل مولاي خود حضرت علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب عليهم السلام و در دست آن حضرت صحيفه ديدم که بر آن مينگريست و سخت ميگريست گفتم پدر و مادرم فداي تو باد ايفرزند رسولخدا چيست اينصحيفه فرمود که اين نسخه او چي است که خدايتعالي برسول خود بهديه فرستاد آنلوحيکه در آن بود نام خداوند تعالي و نام رسول او و نام امير المومنين و نام عمم جناب حسن بن علي و نام پدرم و نام من و نام فرزندم محمد باقر و نام فرزند او جعفر صادق و نام فرزند او موسي اظم و نام فرزند او علي الرضا و فرزند او محمد تقي و فرزند او علي نقي و فرزند او حسن زکي و فرزند او حجه الله و قائم بامر الله و منتقم از اعداء الله آنکه غايب شود غائبشدني دراز بعد از آن ظاهر شود و پر کند زمين را از عدل و داد هم چنانکه پر شده باشد از ستم و بيداد.