بازگشت

مسکه 09


و نيز ابو الحسن محمد بن احمد بن شاذان در ايضاح دفاين النواصب از طريق اهل سنت روايتکرده از حضرت صادق جعفر بن محمد از پدرش از پدرانش عليهم السلام از رسولخدا صلي الله عليه و اله که فرمود خبر داد مرا جبرئيل از رب العزه جل جلاله که فرمود کسيکه عالم باشدکه نيست خدائي جز ذات يگانه من و اينکه محمد بنده و رسول منست و اينکه علي بن ابيطالب خليفه منست و اينکه ائمه از فرزندان او حجتهاي منند داخل ميکنم ايشانرا در جنت خود برحمت خود نجات ميدهم او را از آتش بعفو خود و مباح کنم بر او همسايگي قرب خود را و واجبگردانم براي او کرامه خود را و تمام کنم بر او نعمت خود را و بگردانم او را از خاصه و برگزيده خود اگر مرا ندا کند لبيکش گويم و اگرمرا بخواند اجابتش فرمايم و اگر مرا سئوالکند عطايش کنم و اگر ساکت شود در عطا ابتدا نمايم اگر بد کند رحمتش کنم و اگر فرار کند از من بخوانمش و اگر مرا رجعتکند قبولش فرمايم و اگر در جود مرا گويد برايش باز کنم تا اينکه فرمود پس جابر بن عبد الله انصاري برخواست و گفت يا رسول الله يستند ائمه از فرزندان علي بن ابيطالب فرمود حسن و حسين سيد جوانان اهل جنت آنگاه سيد العابدين در زمان خودعلي بن الحسين آنگاه باقر محمد بن علي و زود است که درک کني او را پس چون او را درک کردي از منش سلام برسان آنگاه صادق جعفر بن محمد آنگاه کاظم موسي بن جعفر آنگاه رضا علي بن موسي آنگاه تقي محمد بن علي آنگاه نقي علي بن محمد آنگاه زکي حسن بن علي آنگاه پسر او قائم بحق مهدي امه من که پر کند زمين را از قسط و عدل چنانچه پر شده از جور و ظلم ايجابر اينها خلفاء و اوصياء و اولاد و عترت منند کسيکه اطاعه کند ايشانرا پس بتحقيق که مرا اطاعتکرده و کسيکه عصيان کند ايشانرا پس بتحقيق که مرا عصيان کرده و کسيکه انکار کند ايشانرا يا يکي از ايشانرا پس بتحقيق که مرا انکار کرده و بسبب ايشان نگاهدارد خداوند آسمانرا که بر زمين نيفتد مگر باذن او و بايشان حفظ فرمايد خداوند زمين را که مضطرب نکند اهلش را و نيز شيخ الاسلام ابراهيم بن محمد حمويني در فرائد السمطين روايتکرده که کسي از جناب رضا عليه السلام پرسيد که کيست قائم از شما اهلبيت فرمود چهارم از فرزندان



[ صفحه 72]



من پسر خاتون کنيز آن که پاک ميکند باو خداوند زمين را از هر جودي و پاکيزه ميفرمايد او را از هر ظلمي و او است که شک ميکنند مردم در ولايت او و او است صاحب غيبت پيش از خروجش و نيز در آنجا از آن جناب روايتکرده که بدعبل فرمود امام بعد از من محمد پسر من است و بعد از محمد پسر او علي و بعد از علي پسر او حسن و بعد از حسن پسر او حجه قائم منتظر در غيبت خود و مطاع در ايام ظهورش.