در بشارات ظهور موفور السرور حضرت بقيه الله است در کتاب عاموس نبي چنانکه در سيف الامه استکه در سيمان هشتم کتاب عاموس نبي ميفرمايد هيلخو شني ايم يحداب بپلتي ايم تو عاد و هيشعق اري بيعرو طرف آن لوهيي کفير قولوميم عونا تو بپلتي ايم لاخاد يعني ميايندهر دو همراه هم در آنوقت آنچه ميخواهند ميشود نتوانند بجا آورند ميتواند بود شيردر ميدان صدا کند بي آنکه فتح نمايد و شير بچه در خانه خود صدا کند و چيزي بدست نياورد تا اينکه بعد از چند فقره ميگويد فرياد خواهد نمود شير و کيست که ترسان نشود و ظاهر آنست که مراد از دوکه همراه ميايند محمد و علي عليه السلم باشند و شير اشاره



[ صفحه 30]



بعلي باشد که اسم او حارث و حيدر و غضنفر است که هر سه بمعني شير است اين ناچيز گويد که محتمل است قويا اينکه مراد از ميايند هر دو همراه هم حضرت بقيه الله و حضرت عيسي باشند چنانکه صريح اخبار متظافره است از فرود آمدن آن بزرگوار از آسمان و وزير حضرت مهدي بودنش و مراد از شير در ميدان صدا کني بي آنکه فتح نمايداشاره باشد بندائيکه حضرت بقيه الله در وقت ظهورش در نزد خانه کعبه مينمايد که الا يا اهل العالم انا الصمصام المنتقم و در آنوقت هنوز فتحي در بلاد از آن بزرگوار واقع نشده باشد و مراد از شير بچه حضرت مسيح باشد و مراد از خانه خود صدا کردن و چيزي بدست نياوردن اشاره بمحاربه او باشد با دجال بدسگال در حدود او رشليم که خانه او است و مراد از نقره اخيره که فرياد خواهد کرد شير و کيست که نترسد نداء حضرت بقيه الله باشد که تمامه اهل عالم خصوصا اهل شرک و کفر از نداء جانفزايش خائف و ترسان کردند و الله الاعلم.