بازگشت

رفرفه 12


در بشارت ظهور امام زمان عليه السلام است در کتاب حضرت زکريا نشان (14) و هايا بوم احاد اللخ يعني باشد يکروز که آن ظاهر است در پيش خدا نه روز باشد نه شب در وقت غروب روشنائي ظاهر شود بدانکه آفتاب را سه حالت است اول مرئي بودن قرص و شعاع آن براي ناظرين با عدم موانع در اينحالت او زمان روز باشد دوم مرئي نبودن قرص و مشهود بودن شعاع است اينزمان نه روز است و نه شب چون زمان غروب آفتاب که حالتي است متوسط ميان روز و شب همچنين آفتاب حقيقت حجه بالغه الهيه را يکي از سه حالت توان تصور نمود اول او است دوم تابش اشعه انوار او است بدون نمايش جسم عنصري او براي کل يا براي بعض تغيير از اينحالت بغيبت حجه ميشود سيم آنکه او را نه تابش انورا فيض و نه نمايش ظاهر جسم باشد ليکن اينصرف بر حسب احتمال عقلي است وگرنه خالي بودن عالم ارحجه الله و خليفه الله بر حسب براهين عقليه و نقليه که در مقام خود ثابت و مقرر است امريست محال که الخليفه ثم الخليفه الحجه قبل الخلق و مع الخلق و بعد الخلق قال امير المومنين عليه السلام - اللهم بلي لا تخلوا الارض من قائم لله بحجه ظاهرا مشهورامغمورک پس خواهي دانست که در عبارت مزبوره نخست اشاره بغيبت سپس بشاره ظهور است و چون ظهور بعد از غيبت تامه که قابل اشاره و بشارت باشد براي هيچيک از حجتهاي الهيه واقع نشده مگر براي مهدي موعوديکه جماعه شيعه او را مدتها است غائب دانند و ما در اينکتاب بنصوص متواتره انشاء الله ثابت ميکنيم که مهدي موعود منتظر که صاحب غيبت تامه است هر آينه حجه بن الحسن ارواحنا لتراب مقدمه الفداء است پس بر هيچ منصف پوشيده نيست که کلام مزبور را اشاره ببشارت آن ظهور موفور السرور است.