در فصل دويم از کتاب دانيال نبي نسبه ببشارت ظهور حضرت بقيه الله و از خواص صنم که بخت النصر ديده بود و تعبير آن به پنج دولت که از آن به پنج ملکوت تعبير ميکند که سه ملکوت آن بالاتفاق ملکوت بخت النصر و مجوس و اسکندر رومي است و در دو ملکوت ديگر در ميان طوائف خلاف است و آنچه در فصل هفتم کتاب دانيال است از جواب چهار حيوان که خود دانيال در سال اول پادشاهي بنيتصر ديد و آنچه در فصل هشتم کتاب دانيال است از مقدمه هفتاد و هفت درجه آنها اشارات قويه است بظهور پيغمبر آخر الزمان و ظهور حضرت بقيه الله و مخفي نماند که جماعه يهود بعضي از آنچه را که مذکور شد حمل بر ما شيخ که منتظر او هستند ميکنند بواسطه ذکر ما شيخ در بعضي از فقرات کتب ايشان و نصاري آنچه را در خصوص ما شيخ است بمعني مسيح ميدانند و مسيح بمعني عيسي و بر ايشان وارد است که با وجود اينکه حمل بسياري بر ما شيخ منتظر يهود يا بر عيسي بن مريم ممکن نيست آنچه را که هم بخصوص لفظ ما شيخ رسيده باشد دلالت بر مطلوب هيچ يک ندارد چه همچنانکه بعضي از متتبعين کلام عبري تصريح کرده ما شيخ اسم کسي بخصوص نيست بلکه هر بزرگ و صاحب شان را ما شيخ ميگويند پس محتمل است قويا که مراد از دو ملکوت ديگر ظهور پيغمبر خاتم و ظهور وصي دوازدهم آن برگزيده بني آدم باشد.