بازگشت

رفرفه 02


در بشارت وارده در صحيفه حضرت ادريس پيغمبر است مجلسي عليه الرحمه در سيزدهم بحار از سيد بن طاوس قدس سره روايت نموده که در کتاب سعد السعود گفته يافتم در صحف حضرت ادريس پيغمبر انجا که ابليس لعين با خداي تعالي سخن گويد و جواب شنود چنين مسطور است قال رب فلنظربي الي يوم يبعثون قال لاولئک من المنظرين الي يوم الوقت المعلوم فانه يوم قضيت و حقت ان اطهر الارض ذلک اليوم من الکفر و الشرک و المعاصي و انتجب لذلک الوقت عباد الي امتحنت قلوبهم للايمان و حشوتها بالورع و الاخلاص و اليقين و التقوي و الخشوع و الصدق و الحلم و الصبر و الوقار و التقي والزهد في الدنيا و الرغبه فيما عندي و اجعلهم دعاه للشمس و القمر و استخلفهم في الارض و امکن لهم دينهم الذي ارتضيته لهم ثم يعبدونني لا يشرکون بي شيئا يقيمون الصلوه لوقتها و يوتون الزکوه لحينها و يامرون بالمعروف و ينهون عن المنکر و القي في تلک الزمان الامامه علي الارض فلا يضر شيئا و لا يخاف شي ء من شي ء ثم تکون الهوام و الموشي بين الناس فلا يوذي بعضهم بعضا و انزع حمه کل ذي حمه من الهوام و غيرها و اذهب سم کل ما يلذع الي قوله تعالي ذلک وقت حجته في علم غيبي ولابد انه واقع ابيدک يومئذ و خيلک و رجلک و جنودک اجمعين فاذهب فانک من المنظرين الي يوم القوت المعلوم خلاصه آنکه ابليس گفت خداوندا پس مرا در دنيا بگذار تا روز قيامت که اولاد آدم انگيخته شوند خداي تعالي فرمود نه ولکن تا وز وقت معلوم از مهلت داده شدگاني بدرستيکه آن روز پستکه حکم را نده ام و حتم کرده ام زمين رادر آن روز از لوث کفر و شرک و نافرمانيها پاک گردانم و برگزيده ام براي آن روز بندگاني را از براي خود که دلهاي آنها را براي ايمان آزمايش کرده ام و بورع و اخلاص و يقين و تقوي و خشوع و راستي و بردباري و وقار و پرهيزگاري و ترک دنيا و رغبت در آنچه نزد مناست پرنموده ام و قرار دهم ايشان را خوانندگان براي آفتاب و ماه و مقصود از اين عبارت اينست که قرار دهم ايشان را که خداي را بخوانند براي آفتاب و ماه که وجود آنها يا نور آنها را بر دوام دارد و اين بيان مخلوقيت و مربوبيت آنها و احتياج آنها است بواسطه بشري پس اينکلام رد کساني استکه کواکب راپرستش کنند و آنها را واسطه پندارند از اينجا معلوم شود حذف مفعول در قول خداي تعالي و اجعلهم دعاه للشمس اي دعاه لله تبارک للشمس و القمر و واسطه لهما و خليفه کنم آنها را در زمين و تمکين دهم براي آنها دينشان را که بهر ايشان اختيارکرده ام پس مرا بيگانگي پرستش کنند و هيچ چيز را با من شرکت ندهند برپا دارند نماز را در زمان خود و بدهند زکوه را هنگام زکوه امر بمعروف کنند و نهي از منکر نمايند در آن زمان بساط امنيت در بسيط زمين بگسترانم پس هيچ چيز بهيچ چيز زيان نرساند و هيچ چيز را هيچ چيز نترسد و گزندگان و درندگان و گوسفندان با هم باشند در ميان مردم و بيکديگر آزار نرسانند و از گزندگان گزندگي و سمت بردارم تا آنجا که ميفرمايد آن زمان زماني استکه در علم غيب خود آن را مستور داشته و کسي را آن آگاه نداشته ام و ناچار آن زمان آمدني است و آن روز رسيدني در آنهنگام تو را و پياده و سواره و تمام لشکر تو را نابود گردانم برو که تا آن روز از مهلت داده شدگاني اين ناچيز گويد بر ارباب بصيرت پوشيده نيست که آنچه خداي تعالي در صحف ادريس خبر داده اخبار از زمان ظهور حضرت صاحب الامر است و مطابق است اينکلام الهي با آنچه در قران نازل فرموده چه وقت معلوم در آيه کريمه فانک من المنظرين الي يوم الوقت المعلوم بزمان ظهور حضرت قائم آل محمد صلوات الله عليهم تفسير شده و اخبار بسيار هم در اينباب وارد شده است.