در نجم الثاقب روايت کرده از غيبت فضل بن شاذان از ابو خالد کابلي گفت داخل شدم در منزد مولاي خود حضرت علي بن الحسين عليهما السلام و در دست آن حضرت صحيفه ديدم که بر آن نظر ميفرمود و سخت گريه مينمود عرض کردم پدر و مادرم فداي تو باد اي فرزند رسول خدا چيست اين صحيفه حضرت فرمود اين نسخه لوحي است که خداي تعالي برسول خود بهديه فرستاد آن لوحيکه در آن بود نام خداوند علي اعلي و نام رسول او صلي الله عليه و آله و نام اميرالمومنين صلوات الله عليه و نام عمم حسن بن علي عليه السلام و نام پدرم و نام من و نام فرزندم محمد باقر و نام فرزند او جناب جعفر صادق و نام فرزند او موسي کاظم و نام فرزند او علي رضا و نام فرزند او حضرت امام محمد تقي عليه السلام و نام فرزند او علي نقي و نام فرزند او حضرت حسن زکي عليه السلام و نام فرزند آن حضرت حجه الله و قائم بامر الله و منتقم از اعداء الله آنکه غائب شود غائب شدني دراز بعد از آن ظاهر شود و پرکند زمين را از عدل و داد همچنانکه پرشده باشد از ستم و بيداد در کتاب مزبور روايت کرده از ملک العلماء شهاب الدين عمر دولت آبادي در هدايه السعداء از جابر بن عبدالله انصاري که گفت داخل شدم بر فاطمه دختر رسول خدا و در پيشروي او لوحي بود و در آن نامهاي امامان از فرزندان او بود پس شمردم يازده اسم را که آخر ايشان قائم عليه السلام بود.



[ صفحه 14]