صدوق در کمال الدين و عيون روايت کرده بچهار واسطه از عبدالعظيم حسني و او روايت کرده ازعلي بن حسن بن علي بن ابيطالب عليه السلام که گفت حديث کرد مرا عبدالله بن محمد بن جعفر الصادق عليه السلام از پدرش از جدش که حضرت امام محمد باقر جمع کرد فرزندان خود را و در ميان آنها بود عم ايشان زيد بن علي آنگاه بيرون آورد بسوي آنها کتابي را که بخط علي عليه السلام و املاء رسول خدا صلي الله عليه و آله بود نوشته بود در آنکتاب هذا کتاب من الله العزيز العليم حديث لوح تا و اولئک هم المهتدون راوي از عبدالعظيم گويد که گفت عبدالعظيم تعجب است کل عجب مرا محمد بن جعفر و خروج او را با اينکه از پدر بزرگوار خود اينحديث را استماع نموده و حکايت ميکرد آنگاه گفت هذا سرالله و دينه و دين ملائکه قصنه الاعن اهله و اوليائه يعني ولايت و وصايت و خلافت ائمه هدي بنص صريح حضرت کبريا سر الهي و دين رباني و دين ملائکه او است پس صيانه کن اين سر حق را و با هر کس آشکار مدار مگر آنانکه اهلبيت داشته و از اولياي حق باشند.