حديث ديگر محدث نوري نور الله مرقده در کتاب نجم ثاقب روايت کرده از کتاب غيبت فضل بن شاذان نيشابوري که از حضرت رضا و جواد عليهما السلام روايت کرده و در آخر زمان حضرت عسکري وفات نموده و داراي يکصد و هشتاد جلد کتاب مولف بوده از عبدالله بن عباس گفت حضرت رسول خدا فرمود چون مرا عروج باسمان دادند بسدره المنتهي رسيدم خطاب از حضرت رب الارباب و سيد يا محمد عرض کردم لبيک لبيک اي پروردگار من خداوند تعالي فرمود هيچ پيغمبري نفرستاديم که در گذرد روزگار نبوت او الا آنکه برپاداشت امر دعوت را و بجاي خود گذاشت براي هدايه امه بعد از خود وصي خود را و بجهه نگاهباني شريعت حجتي را پس ما گردانيديم علي بن ابيطالب را خليفه تو و امام امه تو پس حسن را يعني مقرر گردانيديم که بعد از علي خليفه تو وامام امه تو حسن باشد و بعد از او حسين و بعد از وي علي بن الحسين و بعد از او محمد بن علي و بعد از او جعفر بن محمد و بعد از او موسي بن جعفر و بعداز او علي بن موسي و بعد از او محمد بن علي و بعد از او علي بن محمد و بعد از اوحسن بن علي و بعد از او حجه بن الحسن يا محمد سر بالا کن چون سر بالا کردم علي وحسن و حسين و نه تن از فرزندان حسين را ديدم و حجه يعني حضرت صاحب الزمان عليه صلوات الله الملک المنان در ميان ايشان ميدرخشيد که گويا کوکب درخشنده بود پس خداوند فرمود که اينها خليفها و حجتهاي منند در زمين و خليفها و اوصياء تواند بعد از تو خوشا بحال کسيکه دوست دارد ايشان را و واي بر کسيکه دشمن دارد ايشان را.