در نصوص و بشارات حضرت امام جعفر صادق عليه السلام بوجود و ظهور آن سرور و صدوق در کمال الدين روايت کرده بدو سند متصل از حضرت صادق قال من اقر بجميع الائمه و جحد المهدي کان کمن اقر بجميع الانبياء و جحد محمدا نبوته فقيل له يابن رسول الله فمن المهدي من ولدک قال الخامس من ولد السابع بغيب عنکم شخصه و لا يحل لکم تسمته - فرمود هر کس اقرار کند بتمامه ائمه و انکار کند مهدي را مانند کسي استکه اقرار نمايد بتمامه پيغمبران و انکار کند پيغمبري محمد را عرض شد يابن رسول الله کيست مهدي از فرزندان تو فرمود پنجمين از اولاد هفتمين است پنهان شود از شما جسم او روا نيست از براي شما بردن اسم او و ايضا صدوق در کمال الدين روايت کرده از مفضل قال قال الصادق ان الله تبارک و تعالي خلق اربعه عشر نور اقبل الخلق باربعه عشر الف عام فهي ارواحنا فقيل له يابن رسول الله و من الاربعه عشر فقال محمد و علي و فاطمه و الحسن و الحسين و الائمه من ولد الحسين آخرهم القائم الذي يقوم بعد غيبته بقتل الدجال و يطهر الارض من کل جور و ظلم - گفت حضرت صادق فرمود بدرستيکه خداي تبارک و تعالي چهارده هزار سال پيش از آفرينش مخلوقات خلق فرمود چهارده نور را که ارواح ما باشند عرض شد يابن رسول الله اين چهارده کدامند فرمود محمد و علي و فاطمه و حسن و حسين و امامان از فرزندان حسين آخرين آنها قائم آنچناني است که قيام فرمايد بعد از غائب شدنش پس بکشد دجال را و پاک کند زمين را از هر جور و ظلم و ايضا صدوق در کمال الدين روايت کرده از ابو بصير از حضرت صادق قال سمعته يقول منا اثني عشر مهديا مضي سته و بقي سته يضع الله في السادس ما احب گفت شنيدم حضرت صادق را ميفرمود از ما است دوازده هدايت يافته يا هدايت کننده شش نفر گذشته اند و شش نفر باقي باشند بجا بياورد خداي در حق ششم آنچه را که دوست دارد و ايضا صدوق در کمال الدين روايت کرده از ابو بصير قال سمعت ابا عبدالله يقول ان سنن الانبياء ما وقع عليهم من الغياب حاريه في القائم منا اهل البيت حذوا لنعل بالنعل و القذه بالقذه قال ابو بصير فقلت له يابن رسول الله و من القائم منکم اهل البيت فقال يا ابا بصير هو الخامس من ولد ابني موسي ذلک ابن سيده الاماء يغيب غيبته برتاب فيها المبطلون ثم يظهره الله عز و جل فيفتح الله علي يديه مشارق الارض و مغاربها و ينزل روح الله عيسي بن مريم فيصلي خلفه و تشرق الارض بنور ربها و لا يتقي في الارض بقعه عبد فيها غير الله عز و جل الا عبدالله فيها و يکون الدين کله لله ولوکره المشرکون - گفت شنيدم حضرت صادق را ميفرمود بدرستي که آنچه واقع شده بر پيغمبران از غائب شدن ايشان جاريست در قائم ما اهل بيت بدون تفاوت مانند مطابقه نعل با نعل و پرتير با پرتير که يا يکديگر برابر و بلا تفاوتند ابو بصير گفت عرض کردم يابن رسول الله کيست قائم شما اهلبيت فرمود اي ابو بصير پنجمين از فرزندان پسرم موسي است او پسر خواتون کنيزانست او تمامه روي زمين را و فرود آيد عيسي بن مريم از آسمان و باو اقتدا کند در نماز و درخشنده شود زمين بسبب نور پرورش دهنده خود و باقي نماند در زمين بقعه که غير خدا در آن پرستش شده باشد جز آنکه ذات مقدس خداوندي در آن پرستش شود و بوده باشد تمام دين از براي خداي هر چند کراهت داشته باشند شرک ورزندگان و ايضا نعماني بدو طريق و شيخ طوسي روايت کرده اند از حازم بن حبيب قال قال ابو عبدالله يا حازم ان لصاحب هذا الامر غيبتين يظهر في الثانيه ان جائک من يقول انه نقض يده من تراب قبره فلا تصدقه گفت فرمود حضرت صادق اي جازم بدرستيکه از براي صاحب اين امر دو غيبت است ظهور مي کند در غيبت دومين اگر بيايد تو را کسيکه بگويد دست خود را از خاک قبر او افشانده پس او را تصديق مکن و ايضا فضل بن شاذان در کتاب غيبت روايت کرده از عبدالله بن سنان گفت پدرم سئوال کرد از حضرت جعفر بن محمدد الصادق از سلطان عادل آن حضرت فرمود که او آنکسي است که خداي تعالي فرض گردانيده است اطاعه او را بعد از انبيا و مرسلين بر جميع آدميان و جنيان و او سلطاني است بعد از سلطاني تا آن که منتهي شود بسلطان دوازدهم پس مردي از اصحاب آن حضرت عرض کرد توصيف کن از براي ما اي فرزند رسول خداي فرمود کسانيد که خداي تعالي درباره ايشان فرموده اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منکم و آن کسانند که خاتم ايشان آنکسي استکه عيسي در زمان دولت او فرود خواهد آمد از آسمان و نماز خواهد گذارد در خلف او و او است آنکسيکه خواهد گشت دجال را و مفتوح خواهد ساخت بدست او مشارق و مغارب زمين را و خواهد کشيد پادشاهي او تا روز قيامت.