بازگشت

رفرفه 19


در کفايه الاثر روايت نموده از حسن بن علي عليهما السلام گفت حضرت رسول خداي روزي براي ما خطبه خواند پس از ثنا و ستايش خداي تعالي فرمود اي گروه مردم گويا در همين اوان دعوت خداي را اجابت کنم بدرستيکه من ميگذارم ميان شما دوچيز گران را که کتاب خداي و عترت و اهلبيت منند ماداميکه بان دو چنگ زنيد هرگز گمراه نگرديد پس بياموزيد چرا که آنها از شما داناترند زمين از ايشان خالي نخواهد ماند چه اگر خالي بماند اهل خود را فرو ميبرد يا خود با اهلش فرو رود - بنابر معني دوم فرو رفتن زمين کنايه از عدم او است ثم قال اللهم اني اعلم ان العلم لا يبدو لا ينقطع و انک لا تخلي ارضک من حجه لک علي خلقک ظاهر ليس بالمطاع او خائف مغمور لکيلا يبطل حجتک و لا يضل اوليائک بعد اذ هديتهم اولئک الاقلون عدد الاعظمون قدرا عند الله فلما نزل عن منبره قلت يا رسول الله اما انت الحجه علي الخلق کلهم قال يا حسن ان الله يقول انما انت منذر و لکل قوم هاد فانا المنذر و علي الهادي قلت يا رسول الله فقولک ان الارض لا تخلوا من حجه قال نعم هو الامام و الحجه بعدي و انت الامام و الحجه بعده و الحسين هو الامام و الحجه بعدک خلاصه آنکه رسول خدا بعد از آن فرمايشات بدرگاه خداي تعالي عرض کرد اي خداي بدرستيکه من ميدانم که علم نابود نشود و رشته اش گسيخته نگردد و اينکه تو زمين را خالي نگذاري از حجتي براي خود بر آفريدگانت هر چند ظاهر و غير مطاع باشد يا بيمناک و پنهان تا حجت تو باطل نشود و دوستانت بعد از هدايت يافتن گمراه نگردند آنانکه حجت خدايند در روي زمين عددشان از ساير خلق کمتر است و قدر و منزلتشان نزد خداي تعالي از تمامه آفريدگان بيشتر است چون از منبر فرود آمد من عرض کردم يا رسول الله آيا تو حجت خداي بر تمامه خلق نيستي فرمود اي حسن بدرستيکه خداي ميفرمايد انما انت منذر و لکل قوم هاد اينست و جز اين نيست که تو ترساننده و از براي هر قومي راهنمائي است پس منم منذر و علي است هادي عرض کردم يا رسول الله شما را فرمايش اين بود که زمين خالي از حجت نخواهد بود فرمود آري علي است امام و حجت خداي بعد از من و توئي حجت و امام بعد از وي و حسين است امام و حجت بعد ازتو هر آينه بتحقيق که خداي لطيف خبير مرا آگاه فرمود که بيرون آيد از صلب حسين فرزنديکه نامش علي است همنام جدش علي ميباشد چون حسين از دنيا بگذرد پسرش علي قيام بامر امامت نمايد و او است حجت و امام و بيرون آرد خداي از صلب علي فرزندي را که مرا همنام و شبيه ترين انام است علم او علم من و حکم او حکم من است و او است امام و حجه بعد از پدرش و بيرون آرد خداي از صلب او مولودي را که نامش جعفر است راست ترين مردم است در گفتار و کردار او است امام و حجه بعد از پدر خود و بيرون آرد خداي از صلب او فرزندي را که همنام موسي بن عمران و از تمامه مردم عبادت او شديدتر است پس او است حجه و امام بعد از پدر خويش و بيرون آرد خداي از صلب موسي فرزندي را که نامش علي است معدن علم خداي و موضع حکم او است پس او است امام و حجه بعد از پدرش و بيرون آرد از صلب علي مولودي را که نامش محمد است پس او است امام و حجه بعد از پدرش و بيرون آرد خداي از صلب محمد مولودي را که نامش علي است پس او است امام و حجه بعد از پدرش و يخرج الله من صلب علي مولودا يقال له الحسن فهو الامام و الحجه بعد ابيه و يخرج الله تعالي من صلب الحسن الحجه القائم امام زمانه و منقد اوليائه يغيب حتي لا يري يرجع عن امره قوم و يثبت عليه آخرون و يقولون متي هذا الوعدان کنتم صادقين و لولم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول الله عز و جل ذلک اليوم حتي يخرج قائمنا فيملاها قسطا و عدلا کما ملئت جوراو ظلما فلا تخلوا الارض منکم اعطاکم الله علمي و فهمي و لقد دعوت الله تبارک و تعالي ان يجعل العلم و الفقه في عقبي و عقب عقبي و من زرعي و زرع زرعي و بيرون آرد خداي از صلب علي مولودي را که نامش حسن است پس او است امام و حجه بعد از پدرش و بيرون آرد خداي از صلب حسن حجتي را که قائم است امام زمان خود و رهاننده دوستان خويش از هلاک باشد پنهان از مردم شود تا اينکه ديده نشود برگردند از اعتقاد بامامه او گروهي و پاينده بمانند گروهي ديگر و آنانکه راه انکار سپارند بگويند بدوستان و منتظر آن حضرت - در چه زمان خواهد بود اينوعده اگر شما راست گويانيد - و اگر از دنيا نماند مگر يکروز خداي عز و جل آن روز را آنقدر دراز کندتا قائم ما خروج نمايد پس پرکند دنيا را از عدل و داد چنانکه پرشده باشد از جور و ظلم پس اي حسن زمين هيچ وقت از شما خالي نشود خداي اعطا فرموده بشما علم و فهم مرا و من خداي تبارک و تعالي را خوانده ام که علم و فقه را در فرزند و فرزندان فرزند من قرار دهد.