بازگشت

رفرفه 11


در کفايه الاثر روايت شده از عبدالله بن عباس گفت داخل شدم بر پيغمبر و حسن بر دوش و حسين بر زانوي آن حضرت نشسته بود و رسول خداي آن دو را همي ميبوسيد و ميفرمود اللهم و ال من والا هما و عاد من عاداهما بعد از آن فرمود اي پسر عباس گويا با فرزندم حسين هستم در حالتيکه محاسنش از خونش خضاب شده ميخواند مردم را کسي جوابش نگويد و طلب ياري کند کس ياريش نکند عرض کردم اي رسول خداي کيست که چنان گناه بزرگ را مرتکب شود فرمود شرار امت من چيست براي آنان خداي شفاعه مرا بانان نرساناد بعد از آن فرمود اي پسر عباس من زاره عارفا بحقه کتب له الف حجه و الف عمره الا و من زاره عارفا بحقه فکانما قد زارني و من زارني فکانما قد زار الله و حق الزائر علي الله ان لا يعذبه بالنار و ان الاجابه تحبب قبته و الشفاء في تربته و الائمه من ولده هر کس زيارت کند حسين را در حالتيکه بشناسد حق او را نوشته شود براي او ثواب هزار حج و هزار عمره آگاه باشيد هر کس زيارت کند حسين را پس چنانستکه مرا زيارت کرده و هر کس مرا زيارت کند چنانستکه خداي را زيارت کرده و حق زائر بر خداي آنست که او را عذاب باتش نفرمايد و بدرستيکه اجابت دعا در زير قبه حسين و شفاي از بيماريها تربت حسين است و امامان از فرزندان حسين باشند عرض کردم يا رسول الله چند نفر امام بعد از تو خواهند بود فرمود بشماره حواري عيسي و اسباط موسي و نقباء بني اسرائيل عرض کردم آنها چند نفر بودند فرمود دوازده تن بودند و امامهاي بعد از من نيز دوازده کس باشند اولهم علي بن ابيطالب و بعده سبطاي الحسن و الحسين فاذا انقضي الحسين فابنه علي فاذا مضي علي فابنه محمد فاذا انقضي محمد فابنه جعفي فاذا انقضي جعفر فابنه موسي فاذا انقضي موسي فابنه علي فاذا انقضي علي فابنه محمد فاذا انقضي محمد فابنه علي فاذا انقضي علي فابنه الحسن فاذا انقضي الحسن فابنه الحجه قال ابن عباس فقلت يا رسول الله اسامي ما اسمع بهم قط قال لي يابن عباس هم الائمه بعدي و ان قهروا امنا معصومون نجباء اخيار يابن عباس من اتي يوم القيمه عارفا بحقهم اخذت بيده فادخله الجنه نخست کس از امامان علي بن ابيطالب است و بعد از وي دو سبط من حسن و حسين است چون حسين از دنيا بگذرد پس پسر او علي امام است چون علي دار فاني را بدرود کند پسرش محمد امام خواهد بود چون محمد زندگانش تمام شود پسرش جعفر است چون جعفر عمرش سپري شود پسرش موسي امام است چون موسي دنيا را وداع نمايد پسرش علي است چون علي را زندگاني بسر رسد امامت پسرش را محمد است چون محمدبدار آخرت سفر کند امام فرزندش علي است پس از علي فرزندش حسن است چون حسن از دنيا بگذرد امام پسرش حجه عليه السلام است ابن عباس گويد پس عرض کردم اي رسول خداي اين نامها را هرگز نشنيده بودم فرمود اي پسر عباس آنانند امامان بعد از من هر چند مقهور شوند امينهاي خدا و معصومين از خطا و گناه و نجيبهاي برگزيده اند اي پسر عباس هر کس بيايد روز قيامه در حالتيکه شناسا باشد بحق ايشان بگيرم دست او را پس داخل بهشتش گردانم تا آخر خبر.